با توجه به جایگاه بنیادی اندیشه مهدویت در منظومه معارف اسلامی، این تفکر از همان قرن اول اسلامی مورد تحریف و سوء استفاده قرار گرفته و در طول تاریخ همواره مورد هجمه مخالفان بوده است.
میتوان شبهات وارد بر بحث مهدویت را در یک تقسیم کلان از حیث هدف به دو دسته تقسیم کرد:
شبهاتی برای انکار اصل مهدویت یعنی انکار ظهور منجی در آخرالزمان
این دست از شبهات بیشتر مربوط به خدا ناباوران و بعضی از مستشرقین است که با هدف قرار دادن ظهور منجی در آخر الزمان سعی در تخریب ریشه باورهای دینی و توحیدی دارند چرا که اصل باور به منجی در تمام ادیان ابراهیم امری مسلم است.
برای شناخت این دست از شبهات و پاسخ های آن ها به مقالات زیر مراجعه کنید:
شبهاتی مربوط به مهدی های دروغین
در این قسم اصل باور به ظهور منجی امری مسلم تلقی شده است لکن در بعضی از ضوابط و مصادیق آن به خطا رفته اند که صد البته این خطا های عمدی یا غیر عمدی در طول تاریخ خسارات بزرگی را بر مسیر هدایت بشر وارد کرده است.
از همان قرن نخستین که فرقه کیسانیه با باور به امامت محمد بن حنفیه به وجود آمدند تا امروز ها که فرقه های بابیت و بهایت که در زمان معاصر متولد شدند و همچنان فعالانه در پی جذب افراد هستند، سعی بر سوء استفاده از باور مهدویت دارند تا به مقاصد دنیوی خود دست یابند.
جهت شناخت فرقه های انحرافی و باور های آن مقالات زیر را مطالعه بفرمایید:
به نظر نشناختن صحیح امام علیه السلام علت اصلی فریب خوردن مردمان به سبب این فرقه ها و جریان های انحرافی است چرا که بعد از بررسی اشخاص فریب خورده به این نکته پی می بریم که به هیچ عنوان شناخت صحیح از باور مهدویت نداشته اند و به همین جهت است که در روایات ما شناخت صحیح امام را از مهمترین وظایف زمان غیبت شمرده اند چرا که بدون آن امکان ثبات قدم در راه ولایت وجود ندارد.
و در مرتبه بعدی دنیا طلبی یعنی سوء استفاده از باورهای دینی برای کسب دنیا موجب پیروی از این فرقه های انحرافی است که در کلامی کم نظیر از حیث ایجاز و معنی امام علی بن الحسین سلام الله علیهما فرمودند:
حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَة
محبت دنیا اصل همه ی گناهان می باشد.
برای این که با نحوه عملکرد مدعیان دروغین مهدویت بیشتر آشنا بشوید به مقالات زیر مراجعه کنید:

در این مطلب در ابتدا روایاتی از منابع معتبر شیعه و سنی نقل می شود که ثابت می کند، منجی موعود از نسل پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله است) است.
سپس با روایات دیگر ثابت می شود که امام زمان از نسل امیرالمومنین و حضرت زهرا (علیهما السلام) می باشد.
تعداد این روایات در شیعه و اهل سنت به قدری زیاد است که کسی نمی تواند در آنها خدشه ای وارد کند.

عثمان بن سعید عَمری از برجستهترین شخصیتهای شیعه و نخستین نایب خاص امام مهدی (علیهالسلام) است که پیش از آغاز غیبت صغری، سالها در دوران امام هادی و امام حسن عسکری (علیهماالسلام) بهعنوان وکیل و مورد اعتماد کامل آنان فعالیت میکرد. لقبهایی مانند «السمّان» و «الزیّات» نشان میدهد که برای حفظ ارتباط پنهانی با امامان، شغل پوششی روغنفروشی را برگزیده بود. روایات متعدد از سه امام معصوم، وثاقت، امانتداری و جایگاه ویژه او را تأیید میکند؛ تا جایی که امامان تصریح کردهاند هرچه او بگوید و برساند، همان سخن و فرمان ایشان است.
نیابت خاص عثمان بن سعید با چهار دلیل مهم اثبات میشود: اجماع شیعه بر عدالت و نیابت او، تصریحات روشن امام حسن عسکری درباره جانشینی و وکالت وی، تأکید امامان بر وثاقت او و فرزندش، و استمرار توقیعات امام زمان (علیهالسلام) از طریق او با همان خط و نشانههای دوره امام عسکری (علیهالسلام). عثمان بن سعید چند سال پس از شهادت امام عسکری از دنیا رفت و در غرب بغداد، در مسجدی منسوب به خود، به خاک سپرده شد؛ آرامگاهی که تا امروز پابرجاست و محل زیارت شیعیان است.

در دوران غیبت صغری، جهان اسلام بهویژه در عرصههای علمی و فرهنگی شاهد شکوفایی گستردهای بود. در این دوره، مهمترین آثار حدیثی شیعه و اهلسنّت شکل گرفت؛ از کافی کلینی در میان شیعیان تا صحیح بخاری و مسلم در میان اهلسنّت. همچنین مکاتب فقهی مختلف گسترش پیدا کردند و فقیهان برجستهای چون احمد بن حنبل، داوود ظاهری و طبری نقش مهمی در تدوین فقه اسلامی داشتند. در کنار آن، جریان عقلگرای معتزله در اوج فعالیت بود و به رشد مباحث کلامی کمک کرد، هرچند در نیمه دوم قرن سوم با ظهور جریان اشعری، گرایش سنتگرا دوباره تقویت شد.
در میان شیعیان، با وجود محدودیت ارتباط مستقیم با امام معصوم (ع)، نظام وکالت باعث شد پیوند فکری و دینی جامعه شیعه با امام حفظ شود. مراکز علمی مهمی مانند قم، ری، بغداد، نیشابور و کوفه به پایگاههای بزرگ فرهنگی تبدیل شدند و عالمانی همچون احمد بن محمد بن عیسی قمی، عبدالله بن جعفر حمیری، سعد بن عبدالله قمی و احمد بن خالد برقی آثار ارزشمندی در حدیث، فقه و کلام پدید آوردند. در مجموع، غیبت صغری نه دوران رکود، بلکه دوره رشد، انسجام و بلوغ علمی بود که بنیانهای فکری مهدویت و تمدن اسلامی را برای قرون آینده استوار ساخت.

آیه شریفه 148 سوره بقره، به ما میآموزد که هر فردی در زندگی خود هدفی دارد و به سمتی حرکت میکند. اما مهمترین هدف، رسیدن به رضایت خداوند و کسب سعادت اخروی است. منتظران امام زمان (عج) نیز باید با انجام اعمال صالح و پرهیز از گناهان، خود را برای ظهور آن حضرت آماده کنند.

آیه 148 سوره بقره به ما میآموزد که در زمان سختیها و فتنهها، باید به سمت اهل بیت (ع) و امام زمان (عج) متمایل شویم و با انجام کارهای خیر، خود را برای ظهور آماده کنیم. این آیه همچنین به ما یادآوری میکند که خداوند بر همه چیز مسلط است و در نهایت، مؤمنان پیروز خواهند بود.

این مقاله به مورثی بودن جایگاه امامت می پردازد

در روزگار ما که حضرت حجت سلام الله علیه صاحب مقام وجه اللهی هستند باید توجه داشته باشیم که به واسطه وجود مبارکشان تمام مخلوقات حیات و بقا دارند.
آیه مورد بحث اشاره به ملیکت حقیقی خداوند چگونگی و لوازم آن دارد.
با تمام این عظمت مقام و بلندی مرتبه، باز هم وجه الله و این جایگاه غیر از خداوند متعال و مخلوق است

این کتابی است که در (وحی بودن) آن شکی نیست و هدایتی است برای متقین، کسانی كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه به آنان روزى داده ايم، انفاق مى كنند.