
البقرة : 115 وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليم
و شرق و غرب عالم برای خدا است پس به هر طرف که رو کنید همان جا روی خدا است یقینا خداوند گستراننده و دانا است.
قال مولانا امیرالمونین سلام الله علیه:
وَ هُمْ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي قَالَ- فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ- هُمْ بَقِيَّةُ اللَّهِ يَعْنِي الْمَهْدِيَّ يَأْتِي عِنْدَ انْقِضَاءِ هَذِهِ النَّظِرَةِ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ مِنْ آيَاتِهِ الْغِيبَةُ وَ الِاكْتِتَامُ عِنْدَ عُمُومِ الطُّغْيَان[1]
امیرالمومنین سلام الله علیه ذیل پاسخی طولانی به سوالات یک زندیقی درباره جایگاه اهل بیت علیهم السلام فرمودند:
آنان وجه خدا هستند که در آیه آمده است و آنان باقی مانده خدا هستند یعنی مهدی از آنان است که بعد از پایان این مهلت (ایام غیبت) خواهد آمد و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد همان طور که پر از ظلم شده است.
وجه در لغت به معنای صورت و آن چیزی است که هر چیزی به وسیله آن با دیگر اشیا مواجه می شود و به وسیله آن شناخته می شود.[2]
در روایات مختلف، عنوان "وجه الله" به اهل بیت علیهم السلام نسبت داده شده است، که این عنوان یکی از فضائل و جایگاههای والای آل الله علیهم السلام محسوب میشود.
با توجه به معنای "وجه" در زبان عربی، وجه الله به چیزی اشاره دارد که خداوند از طریق آن با مخلوقات ارتباط برقرار میکند و مخلوقات نیز به واسطه آن به سوی پروردگار متعال توجه کرده و او را میشناسند.
یکی از باورهای اساسی مذهب شیعه این است که خداوند جسم ندارد؛ بنابراین، منظور از وجه، چیزی مانند چهره فیزیکی و ظاهری مخلوقات نیست. بلکه وجه الله، آن وسیلهای است که خداوند به واسطه آن با مخلوقات روبرو میشود و مخلوقات نیز از طریق آن خداوند را درک و شناسایی میکنند.
بر اساس مطالب گذشته، روشن میشود که :
هر آنچه از سوی خداوند به مخلوقات عطا میشود، از طریق اهل بیت علیهمالسلام است و آنان واسطه رزق الهی برای تمامی خلق هستند.
هر مخلوقی که به شناخت و معرفت خدا میرسد، از طریق معرفت به جایگاه امامت و امام معصوم سلاماللهعلیه است.
این تفسیر با معنای لغوی "وجه" که پیشتر توضیح دادیم نیز مطابقت دارد. این دو معنا، یعنی واسطه بودن برای تمامی رزقهای مادی و معنوی و شناخت خدا از طریق شناخت اهل بیت علیهمالسلام، دارای شواهد متعددی در روایات ماست.
در زیارت سیدالشهدا سلام الله علیه به سند صحیح از امام صادق علیه السلام آمده است ذکر کرد که:
إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُم[3]
اراده پروردگار در مقدراتش به سمت شما پایین می آید و از بیت شما (برای دیگر مخلوقات) صادر می شود.
طبق این کلام تمام مقدرات الهی که جمیع ارزاق مادی و معنوی را در بر می گیرد به واسطه اهل بیت علیهم السلام به دیگر مخلوقات می رسد.
روایات زیادی است که همگی بر این معنی اتفاق دارند که امام، علت بقای زمین و مخلوقات است و این نشان دهنده این است که واسطه حیات مخلوقات امام معصوم سلام الله علیه است.
به عنوان نمونه: امام صادق علیه السلام فرمودند: در همه زمان ها قطعا حجتی از طرف خدا در زمین هست. حرام و حلال خدا را آموزش می دهد و مردم را به سمت پروردگارشان هدایت می کند.
برای مطالعه بیشتر به کتاب کافی ج1 ص78 مراجعه کنید.
پس در روزگار ما هم که حضرت حجت سلام الله علیه صاحب مقام وجه اللهی هستند؛ باید توجه داشته باشیم که به واسطه وجود مبارکشان تمام مخلوقات حیات و بقا دارند.
به عنوان شاهد برای معنای دوم که تحقق شناختن خدا به وسیله شناختن امام است؛ میتوان روایتی را ذکر کرد که در کتب شریف کافی و بصائر الدرجات از امام صادق سلام الله علیه روایت شده:
نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ[4]
ما وجه اللهی هستیم که از آن به سوی خدا می روند.
روایت خیلی صریح به این معنی اشاره دارد که که راه شناخت خداوند متعال از مسیر شناخت و تبعیت از امام معصوم سلام الله علیه محقق می شود.
شاهد دیگر بر این معنی بخشی از روایت امام باقر سلام الله علیه است که پیرامون جایگاه اهل بیت علیهم السلام فرمودند:
لَا يُعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِهِمْ[5]
اهل بیت علیهم السلام کسانی هستند که خدا شناخته نمی شود مگر از راه شناخت آنان.
این روایت در واقع تنها راه شناخت خدا را از طریق اهل بیت بیان می کند و بقیه راه ها را باطل می داند.
عبارت «فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» در این آیه به معنای واسطه بودن در رزق اشاره دارد.
با توجه به ابتدای آیه که از مالکیت واقعی خداوند بر مشرق و مغرب سخن میگوید، منظور این است که همه مخلوقات تحت مالکیت و فرمان خداوند هستند. این معنا که حیات و بقای همه موجودات به دست خداوند و از طریق اهل بیت علیهمالسلام تأمین میشود، بهخوبی با مفهوم آیه سازگار است.
بنابراین، معنای آیه اینگونه است: مشرق و مغرب جهان متعلق به خداوند است، پس هر سمتی که رو کنید، به سوی «وجهالله» روی کردهاید؛ همان وجهاللهی که حیات شما و دیگر مخلوقات به واسطه او است.
به بیان سادهتر، آیه نشان میدهد که خداوند مالک حقیقی همه موجودات است، در حالی که مالکیت انسانها بر اموالشان فقط قراردادی و موقتی است.
بر این اساس آیه با عبارتی همچون (وَ لَا يُمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُكُومَتِكَ[6] ) هم معنی است.
قرب دائمی نیز از نتایج این معناست، زیرا هر موجودی که بهطور کامل در اختیار مالک حقیقی باشد، همیشه نیازمند اوست و ذاتاً فقیر است. بنابراین، برای بقا به توجه همیشگی مالک حقیقی نیاز دارد و این توجه باعث نزدیکی دائمی میشود.
با توجه به این مفهوم، میتوان آیه را اینگونه معنا کرد: خداوند مالک واقعی شرق و غرب جهان است و به همه مخلوقات نزدیک است. پس هر سمتی که رو کنید، به سوی وجه خدا روی کردهاید. این معنا که با معنای قبلی همراه است، آیه را هممعنا با آیاتی مثل «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (ق/16) قرار میدهد.
این قرب دائمی بین اهل بیت علیهم السلام و دیگر مخلوقات نیز ثابت است. زیرا همانطور که اشاره شد آیه شریفه به این معنا اشاره دارد و علاوه بر آن در روایت هم به این مطلب اشاره شده است.
در روایتی از امام صادق سلام الله علیه آمده است که: فَنَحْنُ أُذُنُهُ السَّامِعَةُ وَ عَيْنُهُ النَّاظِرَة[7]
ما (اهل بیت علیهم السلام) گوش شنوا و چشم بینای خدا هستیم.
که این روایت اشاره به همان نظارت کامل وجه الله بر اعمال بندگان دارد که نشان دهنده قرب ایشان و مخلوقات است.
این قرب بین امام و بندگان بسیار امیدوارکننده است چرا که به انسان می فهماند در نهایت سختی ها و مشکلاتی امامی دارد که هر لحظه ناظر بر احوالات او هست و می تواند هر لحظه که اراده می کند با او صحبت کند و از با حضورش انس بگیرد.
در انتها باید به این نکته نیز توجه داشت که با تمام این عظمت مقام و بلندی مرتبه، باز هم وجه الله و این جایگاه غیر از خداوند متعال و مخلوق است.
که اهل بیت علیهم السلام با اینکه احدی از اولین و آخرین به مقامشان نزدیک هم نخواهد شد اما مخلوق خداوند متعال هستند.
در همین روایاتی که به فضائل آل الله علیهم السلام اشاره شده بر این مطلب هم تذکر داده شده است؛ امام صادق علیه السلام در بخشی از روایتی که پیرامون جایگاه رفیع امامت بیان کرده اند می فرمایند:
فَخَلَقَ خَلْقاً فَفَرَّدَهُمْ لِذَلِكَ الْأَمْر
پس خلق کرد خداوند متعال مخلوقاتی را و آن ها را به این امر (جایگاه امامت) اختصاص داد. که به وضوح مشخص می کند، با تمامی فضائل، اهل بیت علیهم السلام مخلوق و بنده خداوند متعال هستند.
در روایت شریف به مقام بقیة اللهی حضرت حجت سلام الله نیز اشاره شده است که به آن ذیل آیه 86 سوره هود پرداخته شده است.
از مطالبی که بیان شد چند نکته روشن گردید:
وجه الله یعنی آن چیزی که خدا به وسیله آن با دیگر اشیاء مواجه می شود و مخلوقات هنگام توجه به
پروردگار متعال با آن مقابل می شوند و خدا را با آن می شناسند.
معنای وجه الله بودن اهل بیت علیهم السلام این چنین است که هر آن چه به مخلوقات از جانب خدا عطا می شود از طریق اهل بیت علیهم السلام است و آنان واسطه رزق الهی برای جمیع خلق هستند و از طرفی هر مخلوقی هم که به خدا شناسی و معرف خدا می رسد از طریق معرفت و شناخت جایگاه امامت و امام معصوم
سلام الله علیه است.
در روزگار ما که حضرت حجت سلام الله علیه صاحب مقام وجه اللهی هستند باید توجه داشته باشیم که به واسطه وجود مبارکشان تمام مخلوقات حیات و بقا دارند.
آیه مورد بحث اشاره به ملیکت حقیقی خداوند چگونگی و لوازم آن دارد.
با تمام این عظمت مقام و بلندی مرتبه، باز هم وجه الله و این جایگاه غیر از خداوند متعال و مخلوق است
[1] . الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج1، ص: 252
[2] . (قاموس المحیط /ج4/ص312؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج13، ص: 48/ المعجم الاشتقاقی الموصل ،ص346)
[3]. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج4، ص: 575)
[4] . (بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1، ص: 66/ الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 143)
[5] . (بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1، ص: 499)
[6] . (دعای کمیل/مصباح المتهجد ج2، ص: 845)
[7] . (بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1، ص: 62)

در عصر غیبت امام زمان (عج)، برای رفع سردرگمی و حفظ ارتباط با معارف دین، ائمه اطهار شیعیان را به رجوع به عالمان دین توصیه کردند.
این علما که با اجتهاد، تقوا، و آگاهی از قرآن و روایات اهل بیت تربیت شدهاند، وظیفه دارند احکام شرعی و مسائل اعتقادی را به مردم بیاموزند و در نبود امام معصوم، حجت او بر مردم باشند.
چنانکه در روایات متعدد از امامان، رجوع به فقها و راویان حدیث بهعنوان راهی مشروع و ضروری برای هدایت دینی معرفی شده است.

نهاد وكالت در آغاز، ساختارى ساده و بسيط داشت؛ ولى پس از سال دويست هجرى و بويژه در دوره امام هادى عليه السلام و امام عسكرى عليه السلام، ساختارى منضبط و تشكيلاتى يافت.
امام عليه السلام در رأس هرم قرار داشت و نايب خاص، پس از ايشان قرار مىگرفت. در رده بعدى، وكلاى ارشد قرار داشتند كه منطقه بزرگى را (مثل منطقه شمال ايران از رى تا خراسان) تحت پوشش داشتند.

غیبت امام معصوم از چشم های شیعیان وپیروان ایشان، یکی از مهمترین اتفاقاتی است که اتفاق افتاده است. زیرا دیگر ارتباط ظاهری بین امام با شیعیان ومردم قطع شده است.
به همین خاطر یکی از کار هایی که امامان قبل از حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انجام میدادند این بود که مردم را برای این غیبت آماده کنند تا مردم در زمان غیبت امام معصوم، گمراه نشوند.

غیبت صغری یکی از مهمترین زمان های تاریخ اسلام برای تمامی شیعیان، مخصوصا شیعیانی که در زمان غیبت کبری زندگی میکنند است. زیرا دوران غیبت صغری، حلقه وصل حضور امام و غیبت امام است.

در آستانه غیبت صغری در سال ۲۶۰ قمری، جهان اسلام با بحران سیاسی عمیقی روبرو بود. خلافت عباسی در بغداد به دلیل وابستگی به سپاهیان ترک و ضعف پی در پی خلفا، اقتدار مرکزی خود را از دست داده بود و حکومتهای محلی و نیمهمستقل متعددی در اقصی نقاط جهان اسلام—از طاهریان و صفاریان در شرق تا فاطمیان و حمدانیان در غرب—سر برآورده و یکپارچگی سیاسی خلافت را از هم گسسته بودند. در این شرایط پرآشوب، خلفای عباسی با احساس خطر از نفوذ معنوی اهلبیت(ع)، فشار و نظارت شدیدی را بر امامان شیعه، امام هادی و امام حسن عسکری(علیهما السلام)، اعمال کردند و آنان را در پایتخت (سامراء) تحت حصر و مراقبت قرار دادند. در پاسخ به این فضای خفقان، امامان شیعه با ایجاد «نهاد وکالت»، شبکهای منسجم از نمایندگان را سازماندهی کردند تا هم ارتباط با پیروان پراکنده در مناطق مختلف را حفظ کنند و هم جامعه شیعه را برای ورود به دوران دشوار غیبت آماده سازند.

تعداد روایاتی که از پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است وبر امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلالت دارند زیاد هستند. به همین خاطر به ذکر برخی از این روایات بسنده میکنیم.

مجموعه روایات اهل بیت علیهم السلام به روشنی دلالت بر امامت امام زمان (عج) دارد و این مسئله یکی از اصول اعتقادی شیعه است. اعتقاد به امامت امام زمان (عج) نه تنها به زندگی شیعه معنا و جهت میدهد، بلکه باعث تقویت امید به آینده و پیروزی حق بر باطل میشود.

یکی از مهمترین احادیثی که بر امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلالت ارد، حدیث لوح است. این حدیث از مهمترین احادیث در بحث امامت است.
اولین نفری باشید که پیام خود را ثبت میکند