نقل شده وقتی برادران حضرت یوسف آمدند مصر تا آذوقه بگیرند، با خودشان گفتند بریم از پادشاه مصر آذوقه بگیریم. برای همین به دربار حضرت یوسف آمدند. آنها یوسف را نشناختند. اما حضرت یوسف آنها را شناخت. یوسفی که یک روز در چاه انداختند تا اثری از او باقی نماند، حالا امروز به پادشاهی رسیده است. امروز خداوند به او عزت داده و آن برادرها محتاج بخشش یوسف شدند. یوسف چیزی نگفت و خودش را معرفی نکرد. سفره غذا را که پهن کردند، یوسف دید که بنیامین از بقیه برادرها فاصله گرفته. یوسف پرسید: چی شده؟ چرا جدا نشستی؟ مگه اینا برادرت نیستن؟ بشین پیش برادرهات. بنیامین گفت: جناب پادشاه، اینها برادرهای ناتنی من هستند. من یک برادر تنی داشتم که نامش یوسف بود. روزی همین برادرانم او را به صحرا بردند و یوسف را باز نگرداندند. آنها به دروغ گفتند که گرگ به یوسف حمله کرده است. از آن روز که داغ یوسف بر دلم نشست من دیگر روزگار ندارم. یوسف گفت: بگو ببینم بعد از یوسف چه کردی؟ بنیامین در پاسخ گفت: خدا یازده فرزند به من داده است. نام هر یازده فرزندم را برگرفته از نام یوسف گذاشتم تا هر وقت یکی از فرزندانم را صدا می زنم یاد یوسف بیفتم. این حکایت به ما درس می دهد نباید خوشی های این دنیا باعث شود یوسف زهرا رو فراموش کنیم. توی غم و شادی یاد آن یوسف گم گشته باشیم. این مطلب خیلی مهم است. این مطلب که انسان در فراز و نشیب های دنیا امام زمانش را فراموش نکند. عهدش را فراموش نکند. تا یک غصه ای سراغ مون میاد، تا یک دلخوشی جدیدی پیدا می کنیم، اینها باعث نشه یادمون بره، باعث نشه سست بشیم توی عهدمون! باید در همه ی حالات، در همه ی کم و زیادها، در همه فراز و نشیبها، انسان باید پای عهدش بماند. سلام خدا بر روح مقدس جناب مسلم بن عقیل. لحظه آخر که ایشان را بالای دارالاماره بردند تا اعدام کنند، ایشان به گریه افتاد. گفتند: مسلم مایه ی تعجب است! تو دلاور سپاه حسین(ع) هستی، عجیب است از ترس مرگ گریه کنی . فرمود: من برای خودم گریه نمی کنم. من برای حسین(ع) گریه می کنم که به سمت کوفه می آید. مسلم حتی در آن لحظه ها، در اوج مصیبت بر عهدش استوار بود. به یاد امام خویش بود. در زیارتنامه مسلم بن عقیل هست که: أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْكُل شهادت می دهم که تو ذره ای سستی نکردی در راه وفای به عهدت. انشاءالله خداوند توفیق زیارت مرقد مطهر جناب مسلم بن عقیل در مسجد کوفه را به همه عنایت کند و آنجا این زیارتنامه را بخوانیم و مدد بگیریم از این آقای بزرگوار برای اینکه در همه ی حالات به عهدمان وفادار بمانیم و در همه حال به یاد امام زمانمون باشیم. منبع: تفسیر عیاشی، ج 2، ص 183و 184