یکی از یاران امام باقر علیه السلام به نام محمد بن مسلم نقل می کند روزی به شوق دیدن امام باقر(ع) از کوفه به سمت مدینه حرکت کردم. مسیر طولانی و راه سخت بود. وقتی به مدینه رسیدم از پا افتادم. این همه راه را برای دیدن امامم آمده بودم، اما بدن درد و مریضی مانع شد خدمت امام برسم. خیلی غصه خوردم. خدایا این همه سختی کشیدم که جمال امام زمانم را ببینم. اما حالا اینطور ناتوان شدم... ناگهان دیدم خادم امام باقر علیه السلام از راه رسید. به سمت من آمد در حالی که ظرفی در دست داشت. سلام و علیک کردیم. گفت: حضرت این دارو را برای تو فرستاده است. دارو را که خوردم، همه دردها از بدنم رفت و خوب شدم. انگار نه انگار که مریض بودم. خادم آقا گفت: حضرت فرموده با هم نزد ایشان برویم. با هم راه افتادیم تا به منزل امام رسیدیم. در زدیم و اجازه خواستیم. آقا با صدای بلند فرمود: محمد بن مسلم، الهی که همیشه سلامت باشی، وارد شو! وارد شدیم. همین که امام باقر علیه السلام را دیدم دیگر نتوانستم خودم را نگه دارم و گریه ام گرفت. دست آقا را می بوسیدم و اشک می ریختم. آقا فرمود: چرا گریه می کنی ؟ گفتم: آقا راهم دور است، دلم برای شما تنگ می شود. با هزار زحمت به دیدن شما می آیم، اما نمی توانم خیلی محضر شما بمانم و باید زود برگردم. حضرت فرمود: غصه نخور! دنیا همین است. دوستان ما در دنیا غریب و گرفتارند. اما همین که دوست داری ما را ببینی و نمی توانی، همین که دوست داری پیش ما بمانی و نمی توانی، خداوند از دل تو خبر دارد. اجر این حسرتی که می خوری با خود خداست. یکی از سخت ترین لحظات هر زائری، لحظه وداع است. لحظه ای که باید با حرم اهل بیت وداع کند و برایش معلوم نیست کی خداوند دوباره توفیق زیارت به او بدهد. در حالی که انسان دوست دارد بماند اما نمی تواند. حسرت می خورد و مجبور است به شهر خود بازگردد. حضرت فرمود: این حسرت آنقدر زیباست که خداوند برایش پاداش قرار داده است. در برخی زیارت های وداع معصومین این جمله هست که عرض می کنیم: َ كَيْفَ لَا يَتَأَسَّفُ عَلَى فِرَاقِ مَشَاهِدِكُمُ آقا جان، چگونه به خاطر جدایی از حرم شما غصه نخورم وَ فِيهَا يُسْتَجَابُ الدُّعَاءُ در حالی که حرم های شما محل استجابت دعاست. حرم شما جایی بود که امید داشتم دعایم برای فرج امام زمان علیه السلام مستجاب شود و وَ يُصْرَفُ السُّوْءُ وَ الْبَلَاءُ زیارت حرم شما بلا را دور کند وَ يُمْحَى الشَّقَاء و زیارت شما انسان را عاقبت به خیر می کند. چقدر کسانی بوده اند که با زیارت کربلا عوض شدند؛ چقدر حکایت داریم از کسانی که در سفر اربعین سر به راه شدند... بعد یک جمله هست که خیلی زیباست. می گوید: آقاجان، حالا که دارم می روم، می خواهم با شما تجدید عهد می کنم. وَ أُشْهِدُكُمْ أَنِّي عَلَى مَا عَاهَدْتُهُ عَلَيْه آقا من پای عهد با شما می مانم. ْ وَ الْقِيَامِ بِنَصْرِكُم قول می دهم شما را یاری کنم. قول می دهم در یاری امام زمان علیه السلام کوتاهی نکنم. لذا زائر وقتی از زیارت باز می گردد باید در زندگی معنوی خود قوی تر از قبل باشد. چرا؟ چون با امام خود تجدید عهد کرده است. اثر معنوی زیارت باید در روزهای بعد از زیارت جریان پیدا کند. نباید در همان جا تمام شود. چقدر حال خوشی در حرم ها داشتیم... چقدر توجه داشتیم... سعی کنیم آن حال و توجه را حفظ کنیم... تمرین کنیم بعد از اینکه از زیارت هم برگشتیم هر روز به یاد امام زمان(ع) باشیم. هر روز به آقا جان سلام دهیم. هر روز تعدادی ذکر صلوات با نیت تعجیل در فرج آقا بفرستیم. ذکر صلوات ذکری است که به ما کمک میکند حس و حال زیارت را در خودمان حفظ کنیم. منبع: کامل الزیارات ص۲۷۵