
یکی از یاران امام باقر علیه السلام نقل می کند که برای پرسیدن سوال به محضر ایشان رفته بودم. هنگامی که سوالاتم به پایان رسید و خواستم از محضر ایشان مرخص شوم، دم در به حضرت یک جمله عرض کردم. گفتم: آقاجان، خداوند شما را برای ما نگه دارد. من هر وقت در محضر شما هستم، حال خوبی دارم. هنگامی که پیش شما هستم، آرامش پیدا می کنم. محبت دنیا در دلم کمرنگ می شود. حسرت مال و منال دنیا را نمی خورم. اما همین که از پیش شما می روم، وقتی که با مردم معاشرت می کنم، دوباره دلم هوای دنیا را می کند. حضرت فرمودند: این طور نیست که فقط تو اینگونه باشی. زمان پیامبر(ص) نیز برخی اصحاب به پیامبر(ص) عرض کردند: ما میترسیم منافق باشیم! ما وقتی پیش شما هستیم طوری دنیا را فراموش می کنیم که گویا بهشت و جهنم را به چشم خودمان می بینیم. اما وقتی از محضر شما خارج می شویم و در اجتماع قرار می گیریم، دوباره دنیا دل ما را میبرد. پیامبر فرمود: نه، این ها نفاق نیست. این ها وسوسه های شیطان است. بعد پیامبر(ص) فرمود: اگر آن حالت توجهی که توصیفش کردید برای شما دائمی شود، به جایی می رسید که حتی فرشته ها را خواهید دید و با فرشته ها دست می دادید. حتی میتوانستید روی آب راه بروید. شاید به ذهن ما برسد ای کاش ما هم راهی به محضر امام زمان علیه السلام داشتیم. با نگاه به جمال ایشان محبت دنیا از دل مون می رفت. اما ما نیز شبیه این حس را تجربه کرده ایم. وقتی به زیارت اهل بیت می رویم، وقتی در حرم اهل بیت به حضرات توجه می کنیم، غم های دنیا از دلم ما می رود. محبت دنیا در دلمون کمرنگ می شود. این خاصیت توجه به امام معصوم است. محبت دنیا را از دل انسان می برد. غم و غصه دنیا را از دل انسان می برد. چرا این همه به زیارت اهل بیت توصیه شده است؟ شاید سرّش همین باشد که زیارت حالت توجه به امام را در دل انسان بیدار می کند. این که شیاطین اینقدر با مساله زیارت دشمنی می کنند به خاطر همین است. بر زبان دوست و دشمن مساله زیارت را زیر سوال می برند. دشمنان می گویند زیارت شرک است، کفر است، مرده پرستی است. در حالی که عهد ما با اهل بیت این است که آنها را زیارت کنیم؛ از راه دور یا نزدیک. چرا؟ چون زیارت توجه انسان را به امام جلب می کند. حال توجه برای انسان می آورد. حال توجه که آمد ، محبت دنیا از دل انسان می رود. غم و غصه دنیا می رود. وقتی محبت دنیا از دل انسان رفت، انسان به به فقرا کمک می کند و هزار کار خیر دیگر به جز زیارت انجام می دهد. طبق روایتی که در ابتدای همین متن ذکر شد، اگر کسی می خواهد در معنویات به جایی برسد، باید این حال توجه را در خودش دائمی کند. دائما به یاد حجت خدا باشد. دائما به یاد امام زمان باشد. منبع: برگرفته از کافی ج۲ص۴۲۳

عثمان بن سعید عَمری از برجستهترین شخصیتهای شیعه و نخستین نایب خاص امام مهدی (علیهالسلام) است که پیش از آغاز غیبت صغری، سالها در دوران امام هادی و امام حسن عسکری (علیهماالسلام) بهعنوان وکیل و مورد اعتماد کامل آنان فعالیت میکرد. لقبهایی مانند «السمّان» و «الزیّات» نشان میدهد که برای حفظ ارتباط پنهانی با امامان، شغل پوششی روغنفروشی را برگزیده بود. روایات متعدد از سه امام معصوم، وثاقت، امانتداری و جایگاه ویژه او را تأیید میکند؛ تا جایی که امامان تصریح کردهاند هرچه او بگوید و برساند، همان سخن و فرمان ایشان است.
نیابت خاص عثمان بن سعید با چهار دلیل مهم اثبات میشود: اجماع شیعه بر عدالت و نیابت او، تصریحات روشن امام حسن عسکری درباره جانشینی و وکالت وی، تأکید امامان بر وثاقت او و فرزندش، و استمرار توقیعات امام زمان (علیهالسلام) از طریق او با همان خط و نشانههای دوره امام عسکری (علیهالسلام). عثمان بن سعید چند سال پس از شهادت امام عسکری از دنیا رفت و در غرب بغداد، در مسجدی منسوب به خود، به خاک سپرده شد؛ آرامگاهی که تا امروز پابرجاست و محل زیارت شیعیان است.

در دوران غیبت صغری، جهان اسلام بهویژه در عرصههای علمی و فرهنگی شاهد شکوفایی گستردهای بود. در این دوره، مهمترین آثار حدیثی شیعه و اهلسنّت شکل گرفت؛ از کافی کلینی در میان شیعیان تا صحیح بخاری و مسلم در میان اهلسنّت. همچنین مکاتب فقهی مختلف گسترش پیدا کردند و فقیهان برجستهای چون احمد بن حنبل، داوود ظاهری و طبری نقش مهمی در تدوین فقه اسلامی داشتند. در کنار آن، جریان عقلگرای معتزله در اوج فعالیت بود و به رشد مباحث کلامی کمک کرد، هرچند در نیمه دوم قرن سوم با ظهور جریان اشعری، گرایش سنتگرا دوباره تقویت شد.
در میان شیعیان، با وجود محدودیت ارتباط مستقیم با امام معصوم (ع)، نظام وکالت باعث شد پیوند فکری و دینی جامعه شیعه با امام حفظ شود. مراکز علمی مهمی مانند قم، ری، بغداد، نیشابور و کوفه به پایگاههای بزرگ فرهنگی تبدیل شدند و عالمانی همچون احمد بن محمد بن عیسی قمی، عبدالله بن جعفر حمیری، سعد بن عبدالله قمی و احمد بن خالد برقی آثار ارزشمندی در حدیث، فقه و کلام پدید آوردند. در مجموع، غیبت صغری نه دوران رکود، بلکه دوره رشد، انسجام و بلوغ علمی بود که بنیانهای فکری مهدویت و تمدن اسلامی را برای قرون آینده استوار ساخت.

آیه شریفه 148 سوره بقره، به ما میآموزد که هر فردی در زندگی خود هدفی دارد و به سمتی حرکت میکند. اما مهمترین هدف، رسیدن به رضایت خداوند و کسب سعادت اخروی است. منتظران امام زمان (عج) نیز باید با انجام اعمال صالح و پرهیز از گناهان، خود را برای ظهور آن حضرت آماده کنند.

آیه 148 سوره بقره به ما میآموزد که در زمان سختیها و فتنهها، باید به سمت اهل بیت (ع) و امام زمان (عج) متمایل شویم و با انجام کارهای خیر، خود را برای ظهور آماده کنیم. این آیه همچنین به ما یادآوری میکند که خداوند بر همه چیز مسلط است و در نهایت، مؤمنان پیروز خواهند بود.

این مقاله به مورثی بودن جایگاه امامت می پردازد

در روزگار ما که حضرت حجت سلام الله علیه صاحب مقام وجه اللهی هستند باید توجه داشته باشیم که به واسطه وجود مبارکشان تمام مخلوقات حیات و بقا دارند.
آیه مورد بحث اشاره به ملیکت حقیقی خداوند چگونگی و لوازم آن دارد.
با تمام این عظمت مقام و بلندی مرتبه، باز هم وجه الله و این جایگاه غیر از خداوند متعال و مخلوق است

این کتابی است که در (وحی بودن) آن شکی نیست و هدایتی است برای متقین، کسانی كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه به آنان روزى داده ايم، انفاق مى كنند.

شب قدر نه تنها شب نزول قرآن و تعیین مقدرات یک سال است، بلکه نمادی از تحقق هدایت الهی و ولایت در زمین نیز میباشد.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) به عنوان محور و بستر این هدایت الهی معرفی شدهاند. بدین معنا که تمام نورانیت و هدایتی که در شب قدر به زمین میآید، از طریق وجود مقدس ایشان جریان مییابد.
امام زمان (عجل الله فرجه) به عنوان میوه این درخت نورانی و ادامهدهنده راه حضرت زهرا (س) معرفی شدهاند. قیام ایشان، طلوع خورشید شب قدر و تحقق کامل وعدههای الهی است.
اولین نفری باشید که پیام خود را ثبت میکند