در مقاله قبل ثابت شد که وجود امام معصوم در هر زمانی واجب است وضرورت دارد. پس در زمان ما نیز امام زمانی به نام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارند وایشان امام زنده در زمان ما هستند.
مقالات مرتبط:
پس از آن به این بحث میرسیم که شناخت امام معصوم بر هر شخصی واجب است وخداوند تبارک وتعالی، شناخت امام معصومی که از طرف او برای انسان ها فرستاده شده است را بر مردم واجب کرده است.
در این مطلب مهم، 4 مساله وجود دارد که به آنها میپردازیم.
مساله اول، این است که بر هر شخصی واجب است که امام زمان خود را بشناسد. یعنی اینکه نمیشود شخصی در زمانی زندگی کند وامامی بر او وجود نداشته باشد. پس این امام را باید بشناسد.
روایات زیادی بر این مطلب دلالت کنند که به ذکر برخی از آنها اکتفا میکنیم.
1) امام باقر عليه السلام فرمود: «اسلام، بر پنج چيز بنا شده است: بر نماز و زكات و حج و روزه و ولايت« من گفتم: كدام يك از اينها برتر است؟ فرمود: «ولايت، برتر است؛ چون كليد آن موارد است، و صاحب ولايت است كه راهنما [ى مردم] به سوى آن موارد است.
أما لَو أنَّ رَجُلًا قامَ لَيلَهُ وصامَ نَهارَهُ، وتَصَدَّقَ بِجَميعِ مالِهِ، وحَجَّ جَميعَ دَهرِهِ، ولَم يَعرِف وِلايَةَ وَلِيِّ اللَّهِ فَيُوالِيَهُ
بدانيد كه اگر كسى هماره شبهايش را به عبادت بگذراند، و روزهايش را روزه بگيرد، و همه مالش را انفاق كند، و همه عمرش را حج بگزارد، امّا ولايت ولىّ خدا را نشناسد تا تحت ولايت او در آيد و همه كارهايش با راهنمايى او صورت بگيرد، بر عهده خداوند عز و جل نيست كه به او ثواب دهد، و از مؤمنان هم به شمار نمىآيد« [1]
2) امام باقر عليه السلام فرمود: «اوج دين و ستيغ و كليد آن و درِ همه چيزها و خشنودى خداى مهربان، « الطّاعَةُ لِلإِمامِ بَعدَ مَعرِفَتِهِ» فرمانبردارى از امام، پس از شناخت اوست. خداوند عز و جل مىفرمايد: «هر كه از پيامبر فرمان برد، در حقيقت، از خدا فرمان برده است، و هر كه پشت كند، [بر تو باكى نيست؛ زيرا] ما تو را به نگهبانىِ آنان نفرستادهايم«« [2]
بعد از اینکه اصل وجوب شناخت امام واضح شد، آن امامی که شناخت او بر تمامی مردم واجب است، امامی است که از اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام باشد.
پس شناخت هر امامی واجب نیست؛ بلکه امام، کسی است که از جانب خداوند متعال انتخاب شده است.
در این مساله نیز روایات فراوانی وجود دارد که برخی از آنها را ذکر میکنیم.
1) زراره به امام باقر عليه السلام گفتم: بفرماييد كه آيا شناخت امام از خاندان شما بر همه خلايق واجب است؟
فرمود: همانا خداوند عز و جل محمّد را رسول و حجّت الهى براى همه خلايقش در زمين برانگيخت. پس هر كه به خدا و محمّد، فرستاده خدا، ايمان آورَد و از او پيروى كند و تصديقش نمايد، «إِنَّ مَعرِفَةَ الإِمامِ مِنّا واجِبَةٌ عَلَيهِ» شناخت امامِ خاندان ما بر او واجب خواهد بود.
هر كس به خدا و پيامبرش ايمان نياورد و از او پيروى نكند و تصديقش ننمايد و حق آن دو (خدا و پيامبرش) را نشناسد، چگونه شناخت امام بر او واجب باشد، در حالى كه به خدا وپيامبرش ايمان نياورده و حقّشان را نشناخته است. گفتم: در باره كسى كه به خدا و پيامبرش ايمان مىآورد و پيامبرش را در همه آنچه فرو فرستاده است، تصديق مىكند، چه مىگويى؟ بر اينها شناخت شما واجب است؟ فرمود: آرى. [3]
2) به نقل از عيسى بن سرى، ابو اليسع-: به امام صادق عليه السلام گفتم: مرا از اركان اسلام كه هيچ كس معاف از ندانستن آنها نيست، آگاه كن؛ اركانى كه هر كس در شناخت ذرّهاى از آنها كوتاهى كند، دينش تباه مىشود و خداوند، عمل او را نمىپذيرد، و هر كس آنها را بشناسد و به آنها عمل كند، دينش سامان مىگيرد و عملش پذيرفته مىشود و جهل نسبت به چيزهاى ديگر، او را به تنگنا نمىاندازد.
فرمود: گواهى به يگانگى خداوند، ايمان به رسالت الهى محمّد صلى الله عليه و آله و گردن نهادن به آنچه از نزد خدا آورده است و حقّ لازم در اموال (زكات)،
«وَالوِلايَةُ الَّتي أمَرَ اللَّهُ عز و جل بِها: وِلايَةُ آلِ مُحَمَّدِ صلى الله عليه و آله» و ولايتى كه خداى عز و جل به آن فرمان داده است، [يعنى] ولايت خاندان محمّد صلى الله عليه و آله
به ايشان گفتم: آيا در باره ولايت [در كتاب و سنّت] چيزى هست و در آنها غير از آن چيز هم فضيلتى براى كسى هست كه به آن اخذ كند؟
فرمود: آرى، خداى عز و جل فرموده است: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از خدا اطاعت كنيد و از پيامبر و اولى الأمرتان (اختياردارانتان) نيز اطاعت كنيد»، و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:" هر كس بميرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است".
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و [پس از او] على عليه السلام صاحب ولايت بودند.
ديگران گفتند: معاويه ولايت داشت. پس از پيامبر و على، حسن عليه السلام بود و پس از او، حسين عليه السلام.
ديگران گفتند: يزيد بن معاويه و حسين بن على عليه السلام، و حال آن كه اين دو با هم برابر نيستند.
امام عليه السلام ساكت شد و سپس فرمود: برايت بيفزايم؟
حكم اعور به ايشان گفت: آرى، فدايت شوم! فرمود: سپس امام على بن الحسين (زين العابدين) و پس از او امام باقر، ابو جعفر محمّد بن على بود.
شيعه پيش از باقر عليه السلام، مناسك حج و حلال و حرامشان را نمىشناختند تا اين كه باقر عليه السلام راه را برايشان گشود [و چشمانشان را باز كرد] و مناسك حج و حلال و حرامشان را برايشان بيان كرد، تا اين كه مردم نيازمند اهل بيت عليهم السلام شدند، پس از آن كه به غير آنان نيازمند بودند.
امر، بدين گونه است و زمين بدون امام نمىشود. هر كس بميرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است و بيشترين زمان نيازت به معرفتى كه اكنون دارى، هنگام احتضارت و رسيدن جان به گلويت است كه چون دستت از دنيا بريده شد، مىگويى: به امر نيكويى بودم و عقيده درستى داشتم.[4]
پس واضح شد که بر هر شخصی واجب است که امام زمان خود را بشناسد واگر این شناخت ومعرفت را نداشته باشد، اعمالش قبول نمیشود واز اهل ایمان نخواهد بود.
حال که مشخص شد که شناخت امام زمان بر هر شخصی واجب ولازم است، به این مساله میرسیم که این شناخت ومعرفت به امام زمان، چه ثواب وفضیلتی دارد؟
ائمه اطهار علیهم السلام در روایات مختلفی، ثواب وفضیلت های متعددی برای شناخت ومعرفت امام زمان بیان فرموده اند که به ذکر برخی از آنها بسنده میکنیم.
امام صادق عليه السلام فرمود: «خداوند عز و جل به واسطه پيشوايان هدايت از اهل بيت پيامبر ما، دين خود را آشكار گردانيد و راه راستش را روشن ساخت و درونِ چشمههاى دانشش را گشود.
فَمَن عَرَفَ مِن امَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله واجِبَ حَقِّ إمامِهِ وَجَدَ طَعمَ حَلاوَةِ إيمانِهِ، وعَلِمَ فَضلَ طَلاوَةِ إسلامِهِ، لِأَنَّ اللَّهَ تَبارَكَ وتَعالى نَصَبَ الإِمامَ عَلَماً لِخَلقِهِ، وجَعَلَهُ حُجَّةً عَلى أهلِ مَوادِّهِ وعالَمِهِ، وأَلبَسَهُ اللَّهُ تاجَ الوَقارِ، وغَشّاهُ مِن نورِ الجَبّارِ، يَمُدُّ بِسَبَبٍ إلَى السَّماءِ، لا يَنقَطِعُ عَنهُ مَوادُّهُ، ولا يُنالُ ما عِندَ اللَّهِ إلّابِجِهَةِ أسبابِهِ، ولا يَقبَلُ اللَّهُ أعمالَ العِبادِ إلّابِمَعرِفَتِهِ.
پس هر يك از امّت محمّد صلى الله عليه و آله كه حقّ واجب امامش را شناخت، طعم شيرين ايمانش را چشيد و شكوه زيبايىِ اسلامش را دانست؛ چرا كه خداى- تبارك و تعالى- امام را به عنوان نشانى براى خَلق خويش بر نهاد و او را حجّتى بر اهل مواد و جهانش قرار داد و تاج وقار بر سرش نهاد و از نور جبّاريتش، بر او پوشاند [و او را] با رشتهاى، به آسمان پيوند مىدهد تا امدادهايش، از او بريده نشوند. آنچه نزد خداست، جز از طريق اسباب او به دست نمىآيد، و خداوند، كردارهاى بندگان را جز با شناخت او نمىپذيرد« [5]
عَن أبي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام أنَّهُ قالَ: اعرِف إمامَكَ فَإِذا عَرَفتَهُ لَم يَضُرَّكَ تَقَدَّمَ هذَا الأَمرُ أم تَأَخَّرَ، فَإِنَّ اللَّهَ عز و جل يَقولُ: يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ. فَمَن عَرَفَ إمامَهُ كانَ كَمَن هُوَ في فُسطاطِ القائِمِ عليه السلام.
امام صادق عليه السلام فرمود: امامت را بشناس كه چون او را شناختى، تقدّم و تأخّر اين امر (ظهور) زيانى به تو نمىرساند. خداوند عز و جل مىفرمايد:[ياد كن] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مىخوانيم». هر كس امامش را بشناسد، مانند كسى است كه در خيمه امامِ منتظر است. [6]
همانگونه که معرفت وشناخت امام زمان واجب است وفضائلی برای شخص می آورد، نشناختن امام زمان عواقبی جبران ناپذیر برای هر شخصی دارد.
اهل بیت علیهم السلام برای عدم شناخت امام زمان عقوبتی بیان فرموده اند که همان مرگ جاهلی وعدم ایمان است. برخی از آن روایات را ذکر میکنیم.
1) قالَ أبو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام: إنَّ الأَرضَ لا تَصلُحُ إلّابِالإِمامِ، ومَن ماتَ لا يَعرِفُ إمامَهُ ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً، وأَحوَجُ ما يَكونُ أحَدُكُم إلى مَعرِفَتِهِ إذا بَلَغَت نَفسُهُ هذِهِ- وأَهوى بِيَدِهِ إلى صَدرِهِ- يَقولُ: لَقَد كُنتُ عَلى أمرٍ حَسَنٍ.
به نقل از عيسى بن سَرى-: امام صادق عليه السلام فرمود: «زمين سامان نمىيابد جز به وجود امام، و هر كس بميرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است، و بيش از هر زمان، هنگامى به شناخت او نياز پيدا مىكند كه جانش به اين جا برسد» و با دست خود به سينهاش اشاره كرد [و سپس فرمود:] در آن هنگام، مىگويد: عقيده نيكويى داشتم. [7]
2) عَن حُمرانَ بنِ أعيَنَ، أنَّهُ قالَ: وَصَفتُ لِأَبي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام رَجُلًا يَتَوالى أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام، ويَتَبَرَّأُ مِن عَدُوِّهِ، ويَقولُ كُلَّ شَيءٍ، إلّاأنَّهُ يَقولُ: إنَّهُمُ اختَلَفوا فيما بَينَهُم، وهُمُ الأَئِمَّةُ القادَةُ ولَستُ أدري أيُّهُمُ الإِمامُ، وإذَا اجتَمَعوا عَلى رَجُلٍ واحِدٍ أخَذنا بِقَولِهِ، وقَد عَرَفتُ أنَّ الأَمرَ فيهِم رحمهم الله جَميعاً، فَقالَ: إن ماتَ هذا ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً.
نعمانى- به نقل از حمران بن اعين-: براى امام صادق عليه السلام تعريف كردم: مردى امير مؤمنان را ولىّ خود مىداند و از دشمنش بيزارى مىجويد و همه مطالب ما را مىگويد، جز آن كه مىگويد: آنان ميان خود اختلاف كردند و آنان امام و زمامدارند؛ امّا نمىدانم كدام يك به طور معيّن امام است و چون بر يك نفر اتّفاق كردند، سخن همو را مىگيريم. من همين اندازه مىدانم كه امر امامت در ميان همه اينهاست. فرمود: اين اگر بميرد، به مرگ جاهلى مرده است. [8]
3) قالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام: لا يَستَكمِلُ عَبدٌ الإِيمانَ حَتّى يَعرِفَ أنَّهُ يَجري لِآخِرِهِم ما يَجري لِأَوَّلِهِم فِي الحُجَّةِ وَالطّاعَةِ، وَالحَرامُ وَالحَلالُ سَواءٌ، لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ولِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام فَضلُهُما. وقَد قالَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: مَن ماتَ ولَيسَ عَلَيهِ إمامٌ حَيٌّ يَعرِفُهُ ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً. وقالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام: إنَّ الحُجَّةَ لا تَقومُ للَّهِ عز و جل عَلى خَلقِهِ إلّابِإِمامٍ حَيٍّ يَعرِفونَهُ.
ابو جعفر (امام باقر عليه السلام) فرمود: بنده، ايمان خود را كامل نمىكند تا آن كه بداند همان حقّ اطاعت و احتجاجى كه براى اوّلين امام بوده، براى آخرين امام هم جارى است و حرام و حلال، [براى هميشه] يكسان اند و البتّه براى محمّد صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام فضيلتى است. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس بميرد و امامى زنده نداشته باشد، به مرگ جاهلى مرده است. و نيز ابو جعفر (امام باقر عليه السلام) فرمود: حجّت خدا بر مردم اقامه (تمام) نمىشود جز با [قرار دادن] امامى زنده كه او را به خوبى بشناسند. [9]
4) عَنِ الحارِثِ بنِ المُغيرَةِ، قالَ: قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام: قالَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: مَن ماتَ لا يَعرِفُ إمامَهُ ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً؟ قالَ: نَعَم. قُلتُ: جاهِلِيَّةً جَهلاءَ، أو جاهِلِيَّةً لا يَعرِفُ إمامَهُ؟ قالَ: جاهِلِيَّةَ كُفرٍ ونِفاقٍ وضَلالٍ.
به نقل از حارث بن مغيره-: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: آيا پيامبر خدا فرموده است: «هر كس بميرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است»؟ فرمود: آرى. گفتم: جاهليت محض، يا جاهليتى كه امامش را نشناسد؟ فرمود: جاهليت كفر و نفاق و گمراهى. [10]
از این مقاله نتایج زیر به دست می آید
با توجه به روایات متعدد و دلایل عقلی و نقلی که در این مقاله بیان شد، روشن گردید که شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر هر فردی در هر زمانی واجب است.
این شناخت تنها به امامی تعلق دارد که از طرف خداوند و از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله تعیین شده است.
عدم شناخت امام، پیامدهای سنگینی همچون عدم پذیرش اعمال و مرگ بر حالت جاهلیت را به همراه دارد، در حالی که شناخت امام زمان سبب دستیابی به فضایل بزرگی مانند چشیدن شیرینی ایمان و مصونیت از فتنههای آخرالزمان میگردد.