
وجود مهدی موعود، در بین تمامی مذاهب اسلامی پذیرفته شده است. در مورد نسب آن حضرت در مقالات مختلف پرداخته شد. اثبات شد که امام زمان، نهمین نفر از نسل امام حسین (علیه السلام) می باشد.
مقالات مرتبط: امام زمان از نسل پیامبر، حضرت علی و حضرت زهرا (علیهم السلام) - امام زمان از نسل امام حسین (علیه السلام است - مهدی موعود از نسل امام حسن (ع)؟ - مهدی از نسل عباس است؟
پدر امام زمان طبق منابع شیعه، امام حسن عسکری (علیه السلام) می باشند.[1] در منابع اهل سنت ثابت شده است که ایشان از نسل امام حسین(علیه السلام) می باشند اما در نام پدرشان اختلاف صورت گرفته است.
از آنجا که منجی آخر الزمان، آرزوی تمام مسلمین شده بود؛ عده زیادی قصد کردند تا خود را به عنوان «مهدی» معرفی کنند. افراد مدعی برای اثبات خود نیازمند دلیل بودند؛ به همین خاطر بعضی از آنها روایاتی را جعل کردند.
همانطور که در مقاله بررسی نسل مهدی موعود، در بین ائمه این مطلب روشن شد و به یک روایت از شیعه اکتفا می کنیم.
در قضیه ای طولانی، امام عسکری (علیه السلام) فرزند خود را به احمد بن اسحاق نشان می دهند و می فرمایند:
ابْنِي هَذَا إِنَّهُ سَمِيُّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ كَنِيُّهُ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما
این فرزندم، همنام و هم کنیه پیامبر خداست. او کسی است که زمین را از عدل و داد پر میکند، همان گونه که از جور و ستم پر شده است.
علاوه بر این در منابع اهل سنت هم اشاره به این مطلب شده است.
فخر رازی: امام عسکری (علیه السلام) دو پسر و دو دختر داشته اند. دخترها و یکی از پسر ها در زمان حیات پدر از دنیا رفته اند.
اما، «فأحدهما : صاحب الزمان عجّل الله تعالى فرجه الشريف» یکی از پسر ها همان صاحب الزمان (علیه السلام) است.[2]
عصامی مکی: «خلف وَلَده مُحَمَّدًا أوحده وَهُوَ الإِمَام مُحَمَّد الْمهْدي بن الْحسن العسكري»
امام عسکری (علیه السلام)، فرزند خودش یعنی محمد با صفت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را به جا گذاشت.[3]
یکی از روایاتی که جعل شد؛ در واقع اضافه کردن عبارتی به روایت مشهور پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود؛ روایت در کتب صحیح اهل سنت به این صورت نقل شده است:
يَلِي رَجُلٌ من أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي[4]
مردی از خاندان من می آید که هم نام من است
عبارتی که اضافه شده این است: «واسم أبيه اسم أبي[5]». این روایت با این جمله اضافی به اعتراف بسیاری از علمای اهل سنت جعلی است. تمامی این نقل ها با سند ضعیف صورت گرفته اند.[6]
برای مطالعه بیشتر در مورد سند و جعلی بودن این روایات به این لینک مراجعه کنید.
دو نفر در طول تاریخ از این روایت جعلی استفاده کرده اند.
محمد بن عبدالله بن حسن مثنی
مهدی عباسی: محمد بن عبدالله (منصور دوانیقی)
نوه حسن مثنی بر منصور شورش کرد؛ توسط او هم به قتل رسید. او عنوان نفس زکیه هم برای خود به کار برد.
مهدی عباسی هم فرزند منصور دوانیقی است که در تاریخ جنایات زیادی از او ثبت شده است.
معلوم نیست که جعل با چه هدفی صورت گرفته است؟ آیا برای بطلان قول شیعه بوده است یا مدعیان دروغین آن را جعل کرده اند؟
اگر جعل توسط مدعیان صورت گرفته باشد؛ آن را پدر محمد بن عبدالله انجام داده است. همانطور که عنوان نفس زکیه را هم به دورغ به او نسبت داده اند. علمای اهل سنت هم قائل به همین مطلب هستند.[7]
ابن تیمیه قائل است که منصور هم از این روایت استفاده کرد تا فرزندش را به عنوان مهدی موعود معرفی کند.[8]
یزید بن ابی حازم می گوید از کوفه به سمت مدینه رفتم و خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدم. حضرت فرمودند: آیا در این سفر همراهی هم داشتی؟
گفتم: بله. فرمودند: یک نفر از مغیریه همراهم بود. فرمودند: چه می گفت؟
گفتم: آنها گمان می کنند که محمد بن عبدالله بن حسن، قائم است. زیرا هم نام پیامبر و نام پدرش هم نام پدر پیامبر (صلی الله علیه و آله) می باشد.
من هم در جواب گفتم: «إِنْ كُنْتَ تَأْخُذُ بِالْأَسْمَاءِ فَهُوَ ذَا فِي وُلْدِ الْحُسَيْنِ» صرف هم نامی کافی نیست زیرا در نسل امام حسین (علیه السلام) هم محمد بن عبدالله بن علی (نوه امام سجاد) وجود دارد. به من گفت او، فرزند کنیز است اما نوه حسن مثنی فرزند زن آزاده است.
امام فرمودند: چه جوابی به او دادی؟ گفتم: جوابی نداشتم. فرمودند: مگر نمی دانید که او فرزند زنی اسیر است.[9]
از این قضیه روشن می شود که جعل بسیار دقیق صورت گرفته است و زمان امام صادق (علیه السلام) هم مشهور است.
اما نکته اصلی جواب است. برای مشخص کردن مهدی موعود، اکتفا کردن به اسم کافی نیست؛ وگرنه تا این زمان هزاران نفر محمد بن عبدالله وجود داشته اند.
در این مقاله با استناد به منابع شیعه و اهل سنت، به وضوح مشخص شد که امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) از نسل امام حسین (علیهالسلام) و فرزند امام حسن عسکری (علیهالسلام) است.
اگرچه در برخی از روایات اهل سنت ادعا شده است که نام پدر امام زمان با نام پدر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) یکی است، این روایت به طور گسترده به عنوان جعلی شناخته شده و اهدافی مانند معرفی مدعیان دروغین مهدویت در آن دخیل بوده است.
همچنین، پاسخ امام صادق (علیهالسلام) به این روایت نشان میدهد که تنها همنام بودن، ملاکی برای تشخیص امام موعود نیست.
بنابراین، با توجه به شواهد و دلایل ارائه شده، جایگاه امام مهدی (عج) به عنوان فرزند امام حسن عسکری (علیهالسلام) و از نسل امام حسین (علیهالسلام) به درستی تثبیت میشود.
[1] . کمال الدين : ص ۳۸۴، همچنین: کمال الدین : ص ۴۰۹ ح ۹ با سند معتبر، کمال الدین : ص ۴۳۵
[2] . الشجرة المباركة في أنساب الطالبيّة نویسنده : الرازي، فخر الدين جلد : 1 صفحه : 79
[3] . سمط النجوم العوالي في انباء الاوائل والتوالي نویسنده : العصامي جلد : 4 صفحه : 150
[4] . سنن الترمذي، ج4، ص505 و...
[5] . سنن ابو داوود ج4 ص106
[6] . الشيعة الامامية الاثني عشرية في ميزان الاسلام ص 307
[7] . شیعه الامامیه الاثنی عشریه فی میزان الاسلام
[8] . منهاج السنیه النبویه ج4 ص98
[9] . الغيبة للنعماني، النص، ص: 230

در عصر غیبت امام زمان (عج)، برای رفع سردرگمی و حفظ ارتباط با معارف دین، ائمه اطهار شیعیان را به رجوع به عالمان دین توصیه کردند.
این علما که با اجتهاد، تقوا، و آگاهی از قرآن و روایات اهل بیت تربیت شدهاند، وظیفه دارند احکام شرعی و مسائل اعتقادی را به مردم بیاموزند و در نبود امام معصوم، حجت او بر مردم باشند.
چنانکه در روایات متعدد از امامان، رجوع به فقها و راویان حدیث بهعنوان راهی مشروع و ضروری برای هدایت دینی معرفی شده است.

نهاد وكالت در آغاز، ساختارى ساده و بسيط داشت؛ ولى پس از سال دويست هجرى و بويژه در دوره امام هادى عليه السلام و امام عسكرى عليه السلام، ساختارى منضبط و تشكيلاتى يافت.
امام عليه السلام در رأس هرم قرار داشت و نايب خاص، پس از ايشان قرار مىگرفت. در رده بعدى، وكلاى ارشد قرار داشتند كه منطقه بزرگى را (مثل منطقه شمال ايران از رى تا خراسان) تحت پوشش داشتند.

غیبت امام معصوم از چشم های شیعیان وپیروان ایشان، یکی از مهمترین اتفاقاتی است که اتفاق افتاده است. زیرا دیگر ارتباط ظاهری بین امام با شیعیان ومردم قطع شده است.
به همین خاطر یکی از کار هایی که امامان قبل از حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انجام میدادند این بود که مردم را برای این غیبت آماده کنند تا مردم در زمان غیبت امام معصوم، گمراه نشوند.

غیبت صغری یکی از مهمترین زمان های تاریخ اسلام برای تمامی شیعیان، مخصوصا شیعیانی که در زمان غیبت کبری زندگی میکنند است. زیرا دوران غیبت صغری، حلقه وصل حضور امام و غیبت امام است.

در آستانه غیبت صغری در سال ۲۶۰ قمری، جهان اسلام با بحران سیاسی عمیقی روبرو بود. خلافت عباسی در بغداد به دلیل وابستگی به سپاهیان ترک و ضعف پی در پی خلفا، اقتدار مرکزی خود را از دست داده بود و حکومتهای محلی و نیمهمستقل متعددی در اقصی نقاط جهان اسلام—از طاهریان و صفاریان در شرق تا فاطمیان و حمدانیان در غرب—سر برآورده و یکپارچگی سیاسی خلافت را از هم گسسته بودند. در این شرایط پرآشوب، خلفای عباسی با احساس خطر از نفوذ معنوی اهلبیت(ع)، فشار و نظارت شدیدی را بر امامان شیعه، امام هادی و امام حسن عسکری(علیهما السلام)، اعمال کردند و آنان را در پایتخت (سامراء) تحت حصر و مراقبت قرار دادند. در پاسخ به این فضای خفقان، امامان شیعه با ایجاد «نهاد وکالت»، شبکهای منسجم از نمایندگان را سازماندهی کردند تا هم ارتباط با پیروان پراکنده در مناطق مختلف را حفظ کنند و هم جامعه شیعه را برای ورود به دوران دشوار غیبت آماده سازند.

تعداد روایاتی که از پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است وبر امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلالت دارند زیاد هستند. به همین خاطر به ذکر برخی از این روایات بسنده میکنیم.

مجموعه روایات اهل بیت علیهم السلام به روشنی دلالت بر امامت امام زمان (عج) دارد و این مسئله یکی از اصول اعتقادی شیعه است. اعتقاد به امامت امام زمان (عج) نه تنها به زندگی شیعه معنا و جهت میدهد، بلکه باعث تقویت امید به آینده و پیروزی حق بر باطل میشود.

یکی از مهمترین احادیثی که بر امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلالت ارد، حدیث لوح است. این حدیث از مهمترین احادیث در بحث امامت است.
اولین نفری باشید که پیام خود را ثبت میکند