
دستورات رجوع به عالمان در عصر غیبت
در بحث های گذشته به این مطلب اشاره کردیم که عصر غیبت، عصر حیرانی و سردرگمی مردم است. به همین خاطر، امامان معصومین علیهم السلام اقداماتی را برای جلوگیری از این سردرگمی ها در نظر گرفته بودند تا مردم را با عصر غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه بیشتر آشنا کنند.
مقالات مرتبط:
مراجعه مردم به فقها در زمان غیبت (12 روایت)
سازمان وکالت برای آماده سازی زمان غیبت
پیشگویی 12 معصوم در مورد زمان غیبت
یکی از مهمترین راه هایی که ائمه معصومین علیهم السلام برای عصر غیبت و از بین رفتن ظاهری ارتباط شیعیان و تمامی مردم با امام زمان عجل الله فرجه در نظر گرفته اند و مردم را به انجام آن امر کرده اند، رجوع به عالمان در عصر غیبت است.
مردم در عصر غیبت امام زمان علیه السلام نیز باید به احکام شرعی که از جانب خداوند متعال واجب شده است، عمل کنند و برای فراگیری این احکام شرعیه و دستورات دین، باید در عصر غیبت به عالمان دینی رجوع کنند و معارف دین مبین اسلام و احکام شرعی را از ایشان بگیرند.
یعنی نیاز اول شیعیان، ارتباط با امام معصوم بود که ائمه، شیعیان را با نصب وکیلان و کار های دیگر برای عصر غیبت آماده کردند.
نياز ديگر شيعيان به امام، پاسخگويى به پرسشهاى فقهى، اعتقادى و هر آن چيزى بود كه به كار زندگى اخروى ايشان مىآمد.
امامان عليهم السلام اين نياز را خود در طول دو قرن و نيم حضورشان برطرف ساختند و ميراث علمى بزرگى را از خود بر جاى نهادند و پایه های علم را ترسيم نمودند و راه نتيجهگيرى را نيز به مسلمانان آموختند.
آنان با تعليم روش اجتهاد منطقى به ياران بزرگ خويش، اندك اندك، آنان را به جاى خود نهادند و شيعيان را به تدريج به سوى آنان سوق دادند و بدينسان، شيعه را براى قرنها، دست كم در مسائل نه چندان حادّ و دشوار شخصى و اجتماعى، خوداتّكا نمودند.
اين جانشينى به صورتى تدريجى و بسيار نرم به فرجام رسيد. سرچشمههاى اين جريان بزرگ تاريخى را مىتوان در سخنان امیرالمومنین عليه السلام يافت. ايشان بر بالاى منبر كوفه مىفرمايد:« إن غابَ عَنِ النّاسِ شَخصُهُم في حالِ هُدنَتِهِم، فَلَم يَغِب عَنهُم قَديمُ مَبثوثِ عِلمِهِم، وآدابُهُم في قُلوبِ المُؤمِنينَ مُثبَتَةٌ، فَهُم بِها عامِلونَ».
اگر چه جسم اما ، از آنان پنهان باشد، امّا دانش ديرين و منتشر آنان، از مردم، پنهان نيست و آدابشان، در دلهاى مؤمنان، پا برجاست و به آنها عمل مىكنند»[1]
امام حسین علیه السلام نیز درباره عالمان دین میفرمایند:« ذلك بأن مجاري الامور والاحكام على أيدي العلماء بالله الامناء على حلاله وحرامه.»
تمامی مشکلات شما به خاطر دور بودن از علماست. زیرا جریان امور و احکام بر دست علمای ربانی است که بر حلال و حرام خدا، امین هستند»[2]
امام باقر عليه السلام نيز به ابان بن تغلب دستور مىفرمايد:« اجلِس فى مَسجدِ المَدينَةِ وَ أفتِ النَّاسَ.» در مسجد مدينه بنشين و فتوا بده.»[3]
امام صادق عليه السلام نيز به مسلم بن ابى حيّه كه هنگام وداعش، درخواست توشهاى معنوى مىكند، مىفرمايد:« ائتِ ابان بن تَغلب فانّه قد سمع منى حديثاً كثيراً.»
نزد ابان بن تغلب برو كه او از من، بسيار حديث شنيده است« [4]
امام صادق عليه السلام همچنين شاگردانى مانند هشام بن حكم، هشام بن سالم، حمران و مؤمن طاق و ديگران را براى ارجاعات كلامى و عقايدى تربيت نمود و افراد را به اينان ارجاع مىفرمود. [5]
افزون بر اين مىتوان به تربيت راويان فقيه و عالمى مانند زراره، محمّد بن مسلم، ابو بصير، بريد و جميل بن درّاج و ارجاع راويان و پرسشگران به كسانى مانند محمّد بن مسلم و حارث بن مغيره اشاره كرد [6]، به گونهاى كه در كنار حلقه درس امام صادق عليه السلام، دهها حلقه در مدينه و كوفه و ديگر شهرها، مسئوليت پاسخگويى و حلّ مشكلات علمى و دينى مردم را به عهده داشتند.[7]
اين سيره در اواخر قرن دوم، به گونهاى معمول و متعارف شد كه از امام رضا عليه السلام در باره مصداقها و عالمان شايسته مراجعه و نه اصل جواز آن، سؤال مىشود.همانگونه که درباره یونس بن عبدالرحمن از امام رضا علیه السلام میچرسیدند:« أَ فَيُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ثِقَةٌ آخُذُ عَنْهُ مَا أَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنْ مَعَالِمِ دِينِي فَقَالَ نَعَمْ. »
آیا یونس بن عبدالرحمن مورد اطمینان است که علوم و معارف دینم را از او بگیرم؟ حضرت فرمودند: بله» [8]
در سالهاى نزديك به وقوع غيبت و دوره ارتباط غير حضورى و مكاتباتى شيعيان با امام جواد عليه السلام و هادى عليه السلام نيز بسيارى سؤالها از وكيلان و عالمان، پاسخ گرفته مىشود. امام هادى عليه السلام در پاسخ احمد بن حاتم بن ماهويه و برادرش، گرفتن معالم دين را از كسانى توصيه مىفرمايد كه:« فَاصْمِدَا فِي دِينِكُمَا عَلَى مُسِنٍ فِي حُبِّنَا وَ كُلِّ كَبِيرِ التَّقَدُّمِ فِي أَمْرِنَا، فَإِنَّهُمْ كَافُوكُمَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى»
عمرى را در محبّت اهل بيت عليهم السلام سپرى كرده و در امر امامت، استوارگام و باسابقه باشند.» [9]
در اين جا مىتوان به سخن مشهور امام عسكرى عليه السلام در معرّفى عام و نصب كلّى همه عالمان عادل براى جواز تقليد و پيروى شيعيان از ايشان اشاره كرد:« فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائِناً لِنَفسِهِ حافِظاً لِدينِهِ مُخالِفاً على هَواهُ مُطِيعاً لِأمرِ مَولاهُ فَلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ.»
و امّا مردم مىتوانند از هر كدام از فقيهان كه خويشتندار، ديننگهدار، مخالف با هواى نفْس و مطيع فرمان مولايش بود، تقليد كنند.» [10]
پس از امام عسكرى عليه السلام، امام عصر عليه السلام خود نيز در روزگار غيبت صغرا به صراحت مىفرمايد:« وَ أمَّا الحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارجِعوا فيها إلى رُواةِ حَديثِنا فَإِنَّهُم حُجَّتى عَلَيكُم وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيهِم.»
و امّا در مورد اتفاقاتی که در آینده هستند؛ به راويان حديث ما مراجعه كنيد، كه آنان، حجّت من بر شما، و من حجّت خدا بر ايشان هستم.»[11]
پس از تمامی این راویات نقل شده از معصومین علیهم السلام واضح میشود که یکی از مهمترین دستورات معصومین و راه هایی که ایشان برای عصر غیبت در نظر گرفتند، مراجعه به عالمان دین در عصر غیبت است تا این عالمان، شیعیان را از حیرت و سردرگمی و گمراهی وضلالت در بیاورند.
نکته مهم: کلام عالم دینی زمانی باید اطاعت شود که حکم اهل بیت را از طریق قرآن و روایات به دست می آورد همانطور که در روایت مشهور، امام صادق (علیه السلام) به عمر بن حنظله چنین می فرمایند:
«فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللَّهِ»
اگر عالم مطابق حکم اهل بیت حکم نمود و کسی از او قبول نکرد؛ آن شخص در واقع حکم خدا را کوچک شمرده است.[12]
[1] الکافی، ج1، ص339، ح13
[2] تحف العقول، ص238
[3] رجال النجاشی، ج1، ص73، ش6
[4] رجال الکشی، ج2، ص622، ح604
[5] الکافی، ج1، ص74
[6] رجال الکشی، ج1، ص348 و 383
[7] وسائل الشیعة، ج27، ص136
[8] رجال الکشی، ج1، ص490
[9] رجال الکشی، ج1، ص5، ح7
[10] الاحتجاج، ج2، ص511
[11] کمال الدین، ص483، ح4
[12] . الكافي ، ج1، ص: 67

در عصر غیبت امام زمان (عج)، برای رفع سردرگمی و حفظ ارتباط با معارف دین، ائمه اطهار شیعیان را به رجوع به عالمان دین توصیه کردند.
این علما که با اجتهاد، تقوا، و آگاهی از قرآن و روایات اهل بیت تربیت شدهاند، وظیفه دارند احکام شرعی و مسائل اعتقادی را به مردم بیاموزند و در نبود امام معصوم، حجت او بر مردم باشند.
چنانکه در روایات متعدد از امامان، رجوع به فقها و راویان حدیث بهعنوان راهی مشروع و ضروری برای هدایت دینی معرفی شده است.

نهاد وكالت در آغاز، ساختارى ساده و بسيط داشت؛ ولى پس از سال دويست هجرى و بويژه در دوره امام هادى عليه السلام و امام عسكرى عليه السلام، ساختارى منضبط و تشكيلاتى يافت.
امام عليه السلام در رأس هرم قرار داشت و نايب خاص، پس از ايشان قرار مىگرفت. در رده بعدى، وكلاى ارشد قرار داشتند كه منطقه بزرگى را (مثل منطقه شمال ايران از رى تا خراسان) تحت پوشش داشتند.

غیبت امام معصوم از چشم های شیعیان وپیروان ایشان، یکی از مهمترین اتفاقاتی است که اتفاق افتاده است. زیرا دیگر ارتباط ظاهری بین امام با شیعیان ومردم قطع شده است.
به همین خاطر یکی از کار هایی که امامان قبل از حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انجام میدادند این بود که مردم را برای این غیبت آماده کنند تا مردم در زمان غیبت امام معصوم، گمراه نشوند.

غیبت صغری یکی از مهمترین زمان های تاریخ اسلام برای تمامی شیعیان، مخصوصا شیعیانی که در زمان غیبت کبری زندگی میکنند است. زیرا دوران غیبت صغری، حلقه وصل حضور امام و غیبت امام است.

در آستانه غیبت صغری در سال ۲۶۰ قمری، جهان اسلام با بحران سیاسی عمیقی روبرو بود. خلافت عباسی در بغداد به دلیل وابستگی به سپاهیان ترک و ضعف پی در پی خلفا، اقتدار مرکزی خود را از دست داده بود و حکومتهای محلی و نیمهمستقل متعددی در اقصی نقاط جهان اسلام—از طاهریان و صفاریان در شرق تا فاطمیان و حمدانیان در غرب—سر برآورده و یکپارچگی سیاسی خلافت را از هم گسسته بودند. در این شرایط پرآشوب، خلفای عباسی با احساس خطر از نفوذ معنوی اهلبیت(ع)، فشار و نظارت شدیدی را بر امامان شیعه، امام هادی و امام حسن عسکری(علیهما السلام)، اعمال کردند و آنان را در پایتخت (سامراء) تحت حصر و مراقبت قرار دادند. در پاسخ به این فضای خفقان، امامان شیعه با ایجاد «نهاد وکالت»، شبکهای منسجم از نمایندگان را سازماندهی کردند تا هم ارتباط با پیروان پراکنده در مناطق مختلف را حفظ کنند و هم جامعه شیعه را برای ورود به دوران دشوار غیبت آماده سازند.

تعداد روایاتی که از پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است وبر امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلالت دارند زیاد هستند. به همین خاطر به ذکر برخی از این روایات بسنده میکنیم.

مجموعه روایات اهل بیت علیهم السلام به روشنی دلالت بر امامت امام زمان (عج) دارد و این مسئله یکی از اصول اعتقادی شیعه است. اعتقاد به امامت امام زمان (عج) نه تنها به زندگی شیعه معنا و جهت میدهد، بلکه باعث تقویت امید به آینده و پیروزی حق بر باطل میشود.

یکی از مهمترین احادیثی که بر امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلالت ارد، حدیث لوح است. این حدیث از مهمترین احادیث در بحث امامت است.
اولین نفری باشید که پیام خود را ثبت میکند