غیبت امام معصوم از چشم های شیعیان وپیروان ایشان، یکی از مهمترین اتفاقاتی است که اتفاق افتاده است. زیرا دیگر ارتباط ظاهری بین امام با شیعیان ومردم قطع شده است.
به همین خاطر یکی از کار هایی که امامان قبل از حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انجام میدادند این بود که مردم را برای این غیبت آماده کنند تا مردم در زمان غیبت امام معصوم، گمراه نشوند.
از مهمترین اقدامات معصومین برای آماده سازی مردم برای غیبت حضرت حجت ارواحنا فداه این بوده که این غیبت را پیشگویی کرده بودند واز غیب خبر میدادند که امام آخر، دارای غیبتی طولانی خواهد بود وبرخی از امتحانات ومشکلات شیعیان و مردم در ان زمان را بازگو میکردند که مردم خودشان را برای این دوره آماده کنند.
به همین جهت، باید کلمات معصومین علیهم السلام درباره غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را مطالعه کنیم تا هم بر دین واعتقادات خود باقی بمانیم وهم بر یاری آن حضرت، ثابت قدم شویم.
با توجه به اینکه روایات در این بحث بسیار زیاد هستند، به ذکر برخی از روایات از هر معصوم میپردازیم.
1) امام صادق علیه السلام از پدرانشان از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل میکنند که ایشان فرمودند:« مهدى، از فرزندان من است. نام او، نام من و كنيه او، كنيه من است. شبيهترين مردم به من در خلقت و اخلاق است.
«تَكونُ لَهُ غَيبَةٌ وحَيرَةٌ حَتّى تَضِلَّ الخَلقُ عَن أديانِهِم» غيبت او و حيرت مردم چنان خواهد بود كه مردم از دينشان گمراه مىشوند و در اين هنگام، او به سان شهابى نورافشان مىآيد و زمين را از عدل و داد مىآكند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است»[1]
2) امام رضا (علیه السلام) از پدرانشان از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل میکنند:« وَالَّذي بَعَثَني بِالحَقِّ بَشيراً، لَيَغيبَنَّ القائِمُ مِن وُلدي بِعَهدٍ مَعهودٍ إلَيهِ مِنّي، حَتّى يَقولَ أكثَرُ النّاسِ: ما للَّهِ في آلِ مُحَمَّدٍ حاجَةٌ، ويَشُكُّ آخَرونَ في وِلادَتِهِ»
سوگند به كسى كه مرا بشارت دهنده به حق برانگيخت، قائم از ميان فرزندانم با عهدى كه از من به او رسيده است، غايب مىشود، تا آن جا كه بيشتر مردم مىگويند: خدا را با خاندان محمّد، كارى نيست! حتّى برخى در تولّد او نيز شك مىكنند.
پس هر كس به روزگار او مىرسد، دينش را محكم نگاه دارد و به شيطان اجازه نفوذ ندهد كه او را به شك اندازد و از دين و آيين من، بيرونش ببرد.
همانطور که قبلا پدر و مادرتان (آدم و حوّا) را از بهشت بيرون برد؛ و خداوند عز و جل شياطين را اولياى كسانى قرار داده كه ايمان نمىآورند»[2]
1) اصبغ بن نباته میگوید:« بر امير مؤمنان، على بن ابىطالب عليه السلام، وارد شدم. او را ديدم كه در فكر فرو رفته و آرام بر زمين مىكوبد. گفتم: اى امير مؤمنان! چرا به فکر فرورفته و بر زمين مىكوبىد؟ آيا علاقهاى به آن دارید؟
فرمود: نه، به خدا سوگند، تا كنون يك روز هم به زمين و دنيا رغبتى نورزيدهام؛ امّا در انديشه مولودى از نسل خودم هستم كه يازدهمين فرزند من است.
او همان مهدى است كه زمين را از عدالت پر مىكند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است. «تَكونُ لَهُ حَيرَةٌ وغَيبَةٌ، يَضِلُّ فيها أقوامٌ ويَهتَدي فيها آخَرونَ.» و حيرت و غيبتى دارد كه گروههايى در آن، گمراه و گروههايى ديگر، ره نمون مىشوند.
گفتم: اى امير مؤمنان، آيا اين مطلب اتفاق می افتد؟ فرمود: آرى، همان گونه كه به دنيا مىآيد، و تو كجا و آگاهى از اين امر كجا، اى اصبغ بن نباته! آنان برگزيدگان اين امّت به همراه نيكان اين عترت اند»[3]
2) فرات بن احنف از امیرالمومنین علیه السلام نقل میکنند که ایشان فرمودند:« امير مؤمنان عليه السلام قائم را ياد كرد و فرمود: «أما لَيَغيبَنَّ حَتّى يَقولَ الجاهِلُ: ما للَّهِ في آلِ مُحَمَّدٍ حاجَةٌ.» چنان غيبتى مىكند كه نادان مىگويد: خد را با خاندان محمّد كارى نيست.»[4]
1) ابوسعید عقیصا نقل میکند: هنگامى كه امام حسن (عليه السلام) با معاوية بن ابى سفيان مصالحه كرد، مردم بر وى وارد شدند و برخىشان او را به خاطر بيعت با معاويه، سرزنش كردند.
پس حضرت فرمود:« واى بر شما! به خدا سوگند نمىدانيد من چه كردم! آنچه كردم، براى شيعيانم بهتر از [همه] چيزهايى است كه خورشيد بر آنها طلوع يا غروب مىكند. آيا نمىدانيد كه من امام شما هستم و اطاعت از من بر شما واجب است؟...
«أما عَلِمتُم أنَّهُ ما مِنّا أحَدٌ إلّاويَقَعُ في عُنُقِهِ بَيعَةٌ لِطاغِيَةِ زَمانِهِ، إلَّاالقائِمُ الَّذي يُصَلّي روحُ اللَّهِ عيسَى بنُ مَريَمَ عليه السلام خَلفَهُ، فَإِنَّ اللَّهَ عز و جل يُخفي وِلادَتَهُ، ويُغَيِّبُ شَخصَهُ؛ لِئَلّا يَكونَ لِأَحَدٍ في عُنُقِهِ بَيعَةٌ إذا خَرَجَ»
آيا نمىدانيد هيچ يك از ما نيست، جز آن كه بيعتى با طاغوت روزگارش به گردنش مىافتد، مگر قائم؟ عيسى بن مريم عليه السلام پشت سرش نماز مىگزارد، و خداوند، ولادتش را پنهان و او را از ديدهها نهان مىكند تا بيعت كسى را هنگام قيام، به گردن نداشته باشد.
او نهمين نفر از نسل برادرم حسين است؛ پسر سَرور كنيزان. خداوند، عمر او را در غيبتش طولانى مىكند.
سپس با قدرت خويش او را در صورت جوانى كمتر از چهل سال، ظاهر مىسازد تا دانسته شود كه خداوند بر هر كارى تواناست.»[5]
2) عمیرة دختر نفیل میگوید از امام حسن مجتبی شنیدم که میفرمایند:« لا يَكونُ هذَا الأَمرُ الَّذي تَنتَظِرونَ حَتّى يَبرَأَ بَعضُكُم مِن بَعضٍ، ويَلعَنَ بَعضُكُم بَعضاً»
اين امر (قيام) را كه انتظار مىكشيد، واقع نمىشود، تا آن كه از همديگر بيزارى بجوييد و برخى از شما، برخى ديگر را نفرين كنند و به صورت يكديگر، آب دهان بيندازيد و حتّى برخى از شما، بعضى ديگر را كافر بخوانند».
گفتم: پس در آن، خيرى نيست؟ فرمود: «همه خير، در آن است. آن هنگام، قائمِ ما قيام مىكند و همه اين كارهاى نادرست را بر مىاندازد»[6]
1) عبدالله بن شریک از امام حسین علیه السلام نقل میکند:« قائم اين امّت، نهمين نفر از نسل من است. «وهُوَ صاحِبُ الغَيبَةِ، وهُوَ الَّذي يُقسَمُ ميراثُهُ وهُوَ حَيٌّ.» او كسى است كه پنهان مىشود و ميراثش را در حال حياتش تقسيم مىكنند»[7]
2) عبدالرحمن بن سلیط از امام حسین (علیه السلام) نقل میکند که ایشان فرمودند:« از ميان ما، دوازده رهيافته است كه نخستينِ آنها، امير مؤمنان، على بن ابى طالب است. و آخرينِ ايشان، نهمين نفر از نسل من و او امام قيام كننده به حق است.
خدا به دست او، زمين مرده را زنده مىكند و دين حق را بر همه دينها چيره مىسازد، هر چند مشركان را ناخوش آيد.
«لَهُ غَيبَةٌ يَرتَدُّ فيها أقوامٌ، ويَثبُتُ فيها عَلَى الدّينِ آخَرونَ، فَيُؤذَونَ.» او غيبتى دارد كه گروههايى در آن از دين باز مىگردند و گروهى ديگر بر دين باقى مىمانند و اين دسته، آزار مىبينند
به ايشان گفته مىشود:" اين وعده (قيام)، كِى محقّق مىشود، اگر راست مىگوييد؟". هان! کسی که در روزگار غيبت او بر آزارها و انکار ها صبر کند؛ مانند مجاهدى است كه با شمشيرش در پيش روى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) مىجنگد»[8]
1) ابوخالد کابلی بر امام زین العابدین علیه السلام وارد میشود ومیگوید: اى فرزند پيامبر خدا! مرا از كسانى باخبر كن كه خداوند عز و جل اطاعت و محبّت آنان را واجب و اقتدا به آنان را پس از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) بر بندگانش لازم كرده است.
امام فرمودند:« پدرم از پدرش از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله چنين نقل نمود:" هنگامى كه پسرم، جعفر بن محمّد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب متولّد مىشود، او را صادق بناميد كه پنجمين نفر از نسل او نيز نامش جعفر است و با جسارت و دورغ بستن بر خدا، ادّعاى امامت مىكند.
(منظور از جعفر فرزند امام هادی علیه السلام می باشد که بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام ادعای امامت نمود)
او نزد خدا جعفر كذّاب و افترا زننده به خداى عز و جل است و ادّعاى چيزى را مىكند كه شايسته آن نيست.
با پدرش (امام هادی علیه السلام) مخالفت مىكند و بر برادرش(امام عسکری علیه السلام) حسد مىورزد.
«ذلِكَ الَّذي يَرومُ كَشفَ سِترِ اللَّهِ عِندَ غَيبَةِ وَلِيِّ اللَّهِ عز و جل» او كسى است كه مىخواهد پرده را از آنچه خداوند عز و جل هنگام غيبت وليّش پوشانده، بردارد.
گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! سپس چه مىشود؟
فرمودند: «ثُمَّ تَمتَدُّ الغَيبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ عز و جل الثّاني عَشَرَ مِن أوصِياءِ رَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله وَالأَئِمَّةِ بَعدَهُ». سپس غيبت ولىّ خداى عز و جل كه دوازدهمين نفر از اوصياى پيامبر خدا و امامانِ پس از اوست، استمرار مىيابد.
اى ابو خالد! باورمندان به امامت و منتظرانِ ظهورش در روزگار غيبت او، از مردم هر زمان ديگرى، برترند؛ زيرا خداى- تبارك و تعالى- چنان عقل و فهم و شناختى به آنان داده كه « صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَة» غيبت نزد آنان همچون شهود است.
(یعنی انقدر درک و ارتباط عمیق با مقام امامت دارند که گویا ارتباط فیزیکی با امام برقرار کرده اند.)
خدا آنان را در آن روزگار، همانند مجاهدان با شمشير در پيش روى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) قرار داده است.
آنان، مخلصان حقيقى و شيعيان راستين ما و دعوتگران در ظاهر و پنهانی به دين خداى عز و جل هستند.
«وقالَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليهما السلام: انتِظارُ الفَرَجِ مِن أعظَمِ الفَرَجِ.» و امام زين العابدين عليه السلام فرمود: انتظار فَرَج (گشايش) را كشيدن، از بزرگترين گشايشهاست.»[9]
1) ابوبصیر از امام باقر علیه السلام درباره آیه ﴿قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ﴾ میپرسد.
حضرت میفرمایند:« اين، در باره قائم نازل شده است. «إن أصبَحَ إمامُكُم غائِباً عَنكُم لا تَدرونَ أينَ هُوَ، فَمَن يَأتيكُم بِإِمامٍ ظاهِرٍ،»
اگر امام شما پنهان شود و ندانيد كجاست، چه كسى امام را برايتان آشكار مىكند تا اخبار آسمان و زمين و حلال و حرام الهى را برايتان بياورد؟ سپس فرمود: به خدا سوگند، تأويل اين آيه هنوز نيامده است و ناگزير خواهد آمد.»[10]
2) امام باقر علیه السلام به ابوالجارود میفرمایند:« يا أبَا الجارودِ، إذا دارَتِ الفَلَكُ، وقالَ النّاسُ: ماتَ القائِمُ أو هَلَكَ، بِأَيِّ وادٍ سَلَكَ، وقالَ الطّالِبُ: أنّى يَكونُ ذلِكَ وقَد بُلِيَت عِظامُهُ، فَعِندَ ذلِكَ فَارجوهُ، فَإِذا سَمِعتُم بِهِ فَأتوهُ ولَو حَبواً عَلَى الثَّلجِ».
اى ابو جارود! هنگامى كه روزگار بچرخد و مردم بگويند: قائم مُرد يا هلاك شد و معلوم نيست كجا رفته است و آن كه در پى اوست بگويد: كِى قيام مىكند؟! استخوانهايش نيز فرسوده شده است!
پس اين هنگام، به او اميدوار باشيد و چون خبرش را شنيديد، به سويش بشتابيد، حتّى اگر برای رسیدن به ایشان نیاز به سینه خیز رفتن در یخ ها باشید.»[11]
1) صفوان جمال از امام صادق علیه السلام نقل میکند که ایشان فرمودند:« أما وَاللَّهِ، لَيَغيبَنَّ عَنكُم مَهدِيُّكُم حَتّى يَقولَ الجاهِلُ مِنكُم: ما للَّهِ في آلِ مُحَمَّدٍ حاجَةٌ»
هان! به خدا سوگند، مهدىِ شما از ديدههايتان پنهان مىشود، تا آنجا كه ناآگاهانتان مىگويند: خدا را با خاندان محمّد (صلی الله علیه وآله)، كارى نيست!
سپس مانند شهابى نورافشان مىآيد و زمين را از عدل و داد مىآكند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است.»[12]
2) زراره از امام صادق علیه السلام نقل میکند:« لِلقائِمِ غَيبَتانِ، يَشهَدُ في إحداهُمَا المَواسِمَ، يَرَى النّاسَ ولا يَرَونَهُ»
قائم، دو غيبت دارد. در يكى از آنها، در موسمهاى حج حاضر مىشود و مردم را مىبيند؛ ولى مردم او را نمىبينند.»[13]
1) علی بن جعفر از برادرشان امام کاظم علیه السلام نقل میکنند:« إذا فُقِدَ الخامِسُ مِن وُلدِ السّابِعِ فَاللَّهَ اللَّهَ في أديانِكُم، لا يُزيلُكُم عَنها أحَدٌ»
هنگامى كه پنجمين نفر از فرزندان هفتمين [امام]، ناپيدا شود، خدا را، خدا را در دينهايتان! مبادا كه كسى شما را از آن جدا كند. إنَّهُ لا بُدَّ لِصاحِبِ هذَا الأَمرِ مِن غَيبَةٍ حَتّى يَرجِعَ عَن هذَا الأَمرِ مَن كانَ يَقولُ بِهِ صاحب اين امر (قيام) را ناگزير از غيبتى است، تا آن جا كه [برخى] معتقدان به آن، از نظرشان باز مىگردند و اين، آزمونى سخت از سوى خداى عز و جل براى بندگانش است. [از دينتان دست نكشيد كه] اگر پدران و نياكانتان، دينى را درستتر از اين مىدانستند، از آن پيروى مىكردند.»[14]
1) ریان بن صلت به امام رضا علیه السلام عرض میکند: شما صاحب این امر هستید؟ امام میفرمایند:« من صاحب اين امر (امامت) هستم؛ امّا من كسى نيستم كه زمين را از عدالت پر مىكنم، همان گونه كه از ظلم پر شده است. ...
«وإنَّ القائِمَ هُوَ الَّذي إذا خَرَجَ كانَ في سِنِّ الشُّيوخِ ومَنظَرِ الشُّبّانِ، قَوِيّاً في بَدَنِهِ، حَتّى لَو مَدَّ يَدَهُ إلى أعظَمِ شَجَرَةٍ عَلى وَجهِ الأَرضِ لَقَلَعَها»
قائم، همان كسى است كه در سنّ پيران، امّا در چهره جوانان، خروج مىكند و پيكرش چنان نيرومند است كه اگر دست به بزرگترين درخت روى زمين ببرد، آن را از ريشه بيرون مىآورد و اگر ميان كوهها فرياد برآورد، صخرهها خُرد مىشوند. عصاى موسى و انگشتر سليمان را همراه دارد و او چهارمين نفر از نسل من است.
«يُغَيِّبُهُ اللَّهُ في سِترِهِ ما شاءَ، ثُمَّ يُظهِرُهُ فَيَملَأُ (بِهِ) الأَرضَ قِسطاً وعَدلًا كَما مُلِئَت جَوراً وظُلماً».
خداوند، او را در پرده غيب خود، هر اندازه بخواهد، نگاه مىدارد و سپس او را آشكار مىكند تا زمين را با او از عدل و داد پر كند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است.»[15]
1) عبدالعظیم حسنی بر امام جواد علیه السلام وارد میشود و میخواهد از قائم بپرسم که آیا همان مهدی است یا خیر؟ اما ایشان قبل از پرسش من فرمودند:« يا أبَا القاسِمِ، إنَّ القائِمَ مِنّا هُوَ المَهدِيُّ الَّذي يَجِبُ أن يُنتَظَرَ في غَيبَتِهِ، ويُطاعَ في ظُهورِهِ اى ابو القاسم!»
قائم ما، همان مهدى است كه لازم است در غيبتش، منتظر او باشند و در ظهورش اطاعتش كنند و او نسل سوم من است، و سوگند به كسى كه محمّد را به نبوّت برانگيخت و ما را به امامت ويژه ساخت، اگر از دنيا تنها يك روز بماند، خداوند، آن روز را طولانى مىنمايد تا در آن، قيام كند و زمين را از عدل و داد پر كند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است.»[16]
2) صقر بن ابی دلف از امام جواد علیه السلام نقل میکند:« امام پس از من، فرزندم على است. فرمان او، فرمان من، سخن او، سخن من و اطاعت از او، اطاعت از من است.
و امام پس از او، فرزندش حسن است و فرمان او، فرمان پدرش، سخن او، سخن پدرش و اطاعت از او، اطاعت از پدرش است و سپس ساكت شد.
به ايشان گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! امام پس از حسن كيست؟ ايشان به شدت گريست و سپس فرمود: «إنَّ مِن بَعدِ الحَسَنِ ابنَهُ القائِمَ بِالحَقِّ المُنتَظَرَ. فَقُلتُ لَهُ: يَابنَ رَسولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّيَ القائِمَ؟ قالَ: لِأَ نَّهُ يَقومُ بَعدَ مَوتِ ذِكرِهِ وَارتِدادِ أكثَرِ القائِلينَ بِإِمامَتِهِ».
از حسن، فرزندش قائم به حق است كه انتظارش را مىكشند.
به ايشان گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! چرا قائم ناميده شده است؟ فرمود: زيرا پس از آن كه ديگر، يادى از او نمىشود و بيشترِ باورمندان به امامتش، از عقيده به او بر مىگردند، قيام مىكند.»[17]
1) داوود بن قاسم از امام هادی علیه السلام نقل میکنند که ایشان فرمودند:« جانشين پس از من، فرزندم حسن است؛ امّا با جانشين او چگونه ايد؟
گفتم: فدايت شوم! از چه رو اين گونه مىفرماييد؟ «قالَ: لِأَ نَّكُم لا تَرَونَ شَخصَهُ، ولا يَحِلُّ لَكُم ذِكرُهُ بِاسمِهِ»
فرمود: زيرا شما او را با چشم نمىبينيد و بردن نامش برايتان جائز نيست. گفتم: پس چگونه او را ياد كنيم؟ فرمود: بگوييد: «الحُجَّةُ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله» حجّت خاندان محمّد.»[18]
1) عثمان بن سعید میگوید نزد امام عسکری علیه السلام بودم. كه از ايشان در باره حديثى كه از پدرانش نقل شده است، سؤال شد.
حديث، اين بود كه: زمين تا روز قيامت، از حجّت خدا بر خلقش خالى نمىماند و هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است.
امام عليه السلام پاسخ داد: اين حديث، حقيقت دارد، همان گونه كه روز، حقيقت دارد.
به ايشان گفته شد: اى فرزند پيامبر خدا! حجّت و امام پس از تو كيست؟ فرمود: پسرم م ح م د، كه امام و حجّت پس از من است. هر كس بميرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است.
«أما إنَّ لَهُ غَيبَةً يَحارُ فيهَا الجاهِلونَ، ويَهلِكُ فيهَا المُبطِلونَ، ويَكذِبُ فيهَا الوَقّاتونَ، ثُمَّ يَخرُجُ فَكَأَنّي أنظُرُ إلَى الأَعلامِ البِيضِ تَخفِقُ فَوقَ رَأسِهِ بِنَجَفِ الكوفَةِ».
او غيبتى دارد كه نادانان در آن، حيران مىمانند و باطلگرايان، در آن، هلاك مىگردند و وقتگذاران [براى ظهورش]، دروغ مىگويند. او [پس از غيبت] قيام مىكند و من گويى پرچمهاى سپيد برافراشته در بالاى سرش را بر بلندىهاى كوفه مىبينم.»[19]
2) حسین بن سعد از امام عسکری علیه السلام نقل میکند که ایشان فرمودند:« بنى اميّه و بنى عبّاس به دو علّت به روى ما شمشير كشيدند يكى، چون آنها مىدانستند كه حقّى در خلافت ندارند و از ادّعاى ما براى خلافت و اين كه خلافت در جايگاهش قرار بگيرد، مىترسيدند.
دوم، آنها از طريق اخبار متواتر، مطّلع شدند كه نابودى حكومت زورگويان و ستمگران، به دست قائم ماست، و ترديدى هم نداشتند كه خودشان از زورگويان و ستمگران اند.
از اين رو، تلاش در كشتن اهل بيت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و نابودى نسل ايشان داشتند، به اميد اين كه جلوى تولّد قائم را بگيرند، يا او را بكشند.
«فَأَبَى اللَّهُ أن يَكشِفَ أمرَهُ لِواحِدٍ مِنهُم، إلّاأن يُتِمَّ نورَهُ ولَو كَرِهَ الكافِرونَ.»
امّا خداوند نخواست كه راز او را حتّى براى يكى از آنان بر ملا كند، تا آن گاه كه نورش را كامل نمايد، هر چند كافران را خوش نيايد.»[20]
این برخی از روایاتی بود که در آن، معصومین علیهم السلام به غیبت حضرت حجت ارواحنا فداه خبر میدادند.
[1] کمال الدین، ص287، ح4
[2] کمال الدین، ص51
[3] کمال الدین، ص288، ح1
[4] الغیبة شیخ طوسی، ص340، ح290
[5] کمال الدین، ص315، ح2
[6] الغیبة شیخ طوسی، ص437، ح429
[7] کمال الدین، ص317، ح2
[8] کمال الدین، ص317، ح3
[9] کمال الدین، ص319، ح2
[10] کمال الدین، ص325، ح3
[11] کمال الدین، ص326، ح5
[12] کمال الدین، ص341، ح22
[13] الکافی، ج1، ص339، ح12
[14] الکافی، ج1، ص336، ح2
[15] کمال الدین، ص376، ح7
[16] کمال الدین، ص377، ح1
[17] کمال الدین، ص378، ح3
[18] کمال الدین، ص381، ح5
[19] کمال الدین، ص409، ح9
[20] إثبات الهداة، ج3، ص570، ح685
ماه رجب، ماهی است که از سوی خداوند متعال دارای فضیلت و برکت فراوانی است. این ماه به عنوان ماه خدا شناخته میشود و در روایات اسلامی، فضیلتهای بسیاری برای آن ذکر شده است.
اسامی برنده های جایزه کربلا فاطمیه ۱۴۰۳
حکایت درب های مدینه در ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
نهاد وكالت در آغاز، ساختارى ساده و بسيط داشت؛ ولى پس از سال دويست هجرى و بويژه در دوره امام هادى عليه السلام و امام عسكرى عليه السلام، ساختارى منضبط و تشكيلاتى يافت.
امام عليه السلام در رأس هرم قرار داشت و نايب خاص، پس از ايشان قرار مىگرفت. در رده بعدى، وكلاى ارشد قرار داشتند كه منطقه بزرگى را (مثل منطقه شمال ايران از رى تا خراسان) تحت پوشش داشتند.
غیبت امام معصوم از چشم های شیعیان وپیروان ایشان، یکی از مهمترین اتفاقاتی است که اتفاق افتاده است. زیرا دیگر ارتباط ظاهری بین امام با شیعیان ومردم قطع شده است.
به همین خاطر یکی از کار هایی که امامان قبل از حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انجام میدادند این بود که مردم را برای این غیبت آماده کنند تا مردم در زمان غیبت امام معصوم، گمراه نشوند.
بخش مهمّى از پيشگويىهاى امامان (عليهم السلام)، براى آمادهسازى جهت رويارويى با پيشامدهاى سخت روزگار غيبت است و بخش مهمّى از تمهيدات، به اين دلیل بوده كه شيعه در دوران غيبت، گمراه نشود و امامت را از ياد نبرد.
امام صادق علیه السلام میفرمایند: إنَّ وَجهَ الحِكمَةِ فى ذلِكَ لا يَنكَشِفُ إلّابَعدَ ظُهورِهِ، كَما لا يَنكَشِفُ وَجهُ الحِكمَةِ لِما أتاهُ الخِضرُ عليه السلام مِن خَرقِ السَّفينَةِ، وَ قَتلِ الغُلامِ، وَ إقامَةِ الجِدارِ لِموسى عليه السلام إلّا وَقتَ افتِراقِهِما.
حكمت اين كار، جز پس از ظهورش، آشكار نمىشود، همان گونه كه حكمت سوراخ كردن كشتى و كشتن جوان و بنا كردن ديوار از سوى خضر عليه السلام براى موسى، تا هنگام جدايىشان، آشكار نشد.
اولین نفری باشید که پیام خود را ثبت میکند